ارتباط عرف با معاهده از منظر حقوق بین الملل

بخش اعظمی از حقوق بین الملل حاصل آثاری است که عرف و معاهده بر هم می گذارند. البته عرف ، اعم از عام ، منطقه ای یا محلی نمی تواند هیچ گونه اثر ایجادی در تعهدات قراردادی اعم از عام یا خاص داشته باشد. به عبارت دیگر امکان ایجاد هیچ قاعده قراردادی از طریق عرف نمی باشد، شیوه ما در تالیف و گردآوری این پژوهش مطالعه تحلیلی توصیفی است و با استفاده از کتب، اسناد، مقالات و اسناد حقوق مربوط به ارزیابی ارتباط عرف با معاهده از منظر حقوق بین الملل که در استفاده از منابع ابتدا مطالب مربوطه به دقت مورد بررسی و مطالعه واقع و آن چه قابل استفاده و انعکاس در این زمینه بوده فیش برداری و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در نهایت ارائه می شود. علیرغم تمامی مساعی انجام شده برای ایجاد نظم قانونی و پر کردن خلاء قانون و یا قاعده فراگیر در حقوق بین الملل ، این نیاز مرتفع نگردیده است. مخالفت بعضی دولتها و وجود مشکلات ناشی از ساختار ویژه جامعه بین المللی دولتها که امروزه به خصوص با خودنمایی مساله اختلاف فرهنگی ملتها امکان تصمیم گیری های یک جانبه و همه گیر را نا ممکن ساخته تغییر در نظام نرماتیو بین المللی را دور از ذهن نموده است.

Keywords:

عرف , اصول حقوقی , معاهده , رویه قضائی , حقوق بین الملل