در فرایند ایجاد اثرمعماری، طراحی همگن و همزمان سازه و معماری همواره نتیجه ای شایسته تر از تفکیک این دو مقوله در طراحی یک
اثر معماری داشته است. در این روند طراحان معماری و سازه در تلاش برای تجمیع ملاحظات معمارانه و سازه ای به روشها و ایده های متفاوتی دست یازیده اند که
طبیعت بازنمودی شاخص و منبعی ویژه برای ارائه ایده هایی کارآمد در این زمینه بوده است. از آنجا که ساختارهای مندرج در
طبیعت ساختارهایی بهینه به شمار می روند در پاسخگویی به هریک از مقوله های طراحی معماری و سازه الگوهایی بی نظیر بدست می دهند که کاربستشان می تواند در ایجاد نتایجی بهینه موثر واقع شود. در این نوشتار
طبیعت به عنوان بستر اصلی ایجاد اثر و نیز زمینه ای موثر در فرایند ایجاد الگوواره و شکل گیری اثر، مطالعه شده و امکان بهره گیری از راهبردهای آن در ایجاد و طراحی ساختار معماری همساز با سازه بررسی می گردد. در این رویکرد تفکیک فرم، سازه و عملکرد در
اثر معماری راهگشا نبوده و پاسخ مناسب به یک
منظور به منزله برآورده سازی سایر ملزومات طراحی می باشد.مسئله مورد بحث در این نوشتار نقد تفکیک معماری و سازه در فرایند طراحی اثر و تبیین رویکردی جدید مبتنی بر مطالعه
طبیعت و نمونه های موجود ساخته شده با در نظر داشتن
طبیعت به عنوان بستری دارای جامعیت فوق العاده می باشد. با مطالعه کوششهای به عمل آمده توسط معماران و مهندسین نسبت به مورد مداقه قرار دادن
طبیعت می توان نگاهی موشکافانه را بدین صورت تدقیق نمود که : چگونه
طبیعت و بهره گیری از راهبردهای آن به نوعی همسازی معماری و سازه می انجامدو ساختار به اثری هنری بدل می گردد.