مقایسه و سنجش داستان منظوم «بت سومنات» و داستان منثور «جوان مشت-زن» از بوستان و گلستان سعدی بر اساس تحلیل انتقادی گفتمان
Publish Year: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 39
This Paper With 29 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_RPRAZI-2-5_006
تاریخ نمایه سازی: 7 شهریور 1402
Abstract:
سعدی، در نثر سهل و ممتنعش، معلم اخلاق و در مثنوی، طراح سیاست های رفتار اجتماعی و «رستاخیز ادبی» است؛ وی در بهره گیری از داستان به تبعیت از آموزش دینی اش که مبتنی بر یافته های قرآنی است، کوشاست. اغلب قصه ها و حکایت های سعدی در گلستان و بوستان، داستانک تعلیمی محسوب می شوند و داستان مثال تایید و تاکید مطلب پس یا پیش از خود هستند. اما در داستان های بت سومنات و جوان مشتزن، خود داستان نیز اهمیت می یابد و عناصر داستانی به کار برده شده در آن ها؛ در کنار کلی گرایی، نداشتن زمان و مکان واقعی، کاربرد فراواقعیت و عناصر غیرواقعی، جبرگرایی، قلت قهرمانان و شخصیتها و ثابت و ایستا ماندن آن ها، خودنمایی می کنند؛ به خصوص که مضامین آن ها و درون مایه شان نیز مخصوص به خود آن هاست و تایید یا ردکننده سخن پیش یا پس از خود هم نیستند. هدف این پژوهش آن است که با بررسی این دو داستان، چگونگی عملکرد سعدی را در بهرهگیری از داستان کوتاه و نحوه روایت و شخصیتپردازی و برخی از عناصر داستان، از منظر تحلیل انتقادی گفتمان، نشان دهد و در نظم و نثر با یکدیگر مقایسه کند. دستاورد پژوهش آن است که سعدی چندان در بند کاربست و استفاده از عناصر داستان نیست و بیشتر به سیاق کهن، حکایت پردازی و قصه گویی می کند؛ اما توانمندی لازم برای بهره مندی از داستان کوتاه را دارد ولی به دلیل اهمیت و اولویت دادن به پیام و تعلیم، داستان را به درجه دوم اهمیت تنزل می دهد.
Keywords: