از تخت جمشید تا نقش رستم: نگاهی باستان شناختی به ماهیت عنصر مکان در داستان «آتش پرست»
Publish place: Comparative Literature Study، Vol: 6، Issue: 20
Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 165
This Paper With 25 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JOSTR-6-20_008
تاریخ نمایه سازی: 29 شهریور 1402
Abstract:
آنچه که بر فرآیند خوانش و ارزیابی یک اثر غنای بیشتری می بخشد، بازیابی حضور دیگر متون و بازتولید آن در متن مورد مطالعه است. از دیگر سو، با مفروض دانستن علم باستانشناسی و مصادیق آن در کسوت یک متن، این سوال مطرح میشود که ادبیات و باستانشناسی، به مثابه دو متن تاثیرگذار و مهم، و در طی مراحل روند رشد طبیعی خود در جامعه ایرانی، چگونه بر هم کنش داشتهاند؟ بررسیهای ابتدایی نشان میدهد که مسئله مذکور در آثار نویسندگان نام داری همچون صادق هدایت -که خود صاحب مطالعات نسبتا گسترده ای در حوزه های مختلف جغرافیای تاریخی و اقلیم شناسی شهرهای کهن بوده و رویکردی تاریخ مدار و فضایی باستان گرایانه را در آثار خود دنبال نموده است- بیش از پیش به چشم می خورد. در میان آثار وی نیز، داستان «آتش پرست» با برقراری پیوند میان مکان-روایت خود با یکی از مهم ترین عناصر باستان شناختی ایران، بیش از آثار دیگر وی، زمینه را برای خوانش تطبیقی- بینامتنی اثر فراهم نموده است. از این رو، مطالعه حاضر، با مقایسه دو متن پسین («آتشپرست») و پیشین (سفرنامه اوژن فلاندن) (Eugène Flandin) و با یاری گرفتن از اصول نقد تطبیقی و بینامتنی، چرایی جابه جایی عنصر مکان را در داستان مذکور با تاکید بر واقعیت های باستان شناختی توضیح داده و فرضیه تعمدی بودن انتقال آن از تخت جمشید به نقش رستم را اثبات نموده است. همچنین این جابه جایی، سبب جدایی عناصر گفتمان اولیه از بافت خود و قرار گرفتن در بافت دیگری شده است که به دنبال آن، بستر باستان شناختی غنی تری برای خوانش های فرامتنی اثر مذکور فراهم آمده است.
Keywords:
Authors
فاطمه جوهری
دکترای علوم باستان شناسی، و تاریخ هنر، دانشگاه تورین، ایتالیا( نویسنده مسئول)
نجمه دری
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران