مدرسه اولین محیط اجتماعی است که کودک و نوجوان ناچار است خود را با نظم و قوانین آن هماهنگ سازد. این نظم و تربیت مسلما از قوانین و مقررات حاکم در خانواده رسمیتر و اطاعت از آن لازم است. در این مرحله است که کودک و نوجوان ناسازگار و نامتعادل که استعداد پیروی از نظم یا هماهنگی با محیط را ندارد، با عدم موفقیت مواجه میشود. مدرسه به عنوان یک واحد کنترلی اجتماعی به
دانش آموزان میآموزد که چرا به خاطر هدف و نظم جامعه آموزشی لازم است مقررات را رعایت کنند. از سوی دیگر یکی از دغدغه های دولت و کارشناسان اجتماعی، حفظ سرمایه ی انسانی و به تبع آن پیشگیری از وقوع جرایم در بین کودکان و نوجوانان است .در این ارتباط
آموزش و پرورش در کنار دیگر نهادها میتواند به عنوان یکی از نهادهای موثر در جامعه با رویکرد اجتماعی در سطوح مختلف پیشگیری (وضعی و اجتماعی) وارد شود و با تمرکز بیشتر بر کودکان و نوجوانان دانش آموز در تعاملی منطقی و تعریف شده و با جهتگیری اجتماعی، به کاهش بزهکاری و مهار آن بپردازد. یکی از اساسترین بخشهای پیشگیری رشدمدار، توجه به جایگاه
آموزش و پرورش در پیشگیری از جرم است. با نگاهی عمیق به عملکرد تربیتی آموزش و پروش در میزان ارتکاب به جرم در سنین پایین و بزرگسالی درمییابیم که آمار برخی از جرایم در میان
دانش آموزان نشان دهندهی آن است که نظام
آموزش و پرورش در ایران به وظایف و کارکردهای آموزشی و بهخصوص پرورشی خود به درستی عمل نکرده است. در واقع میتوان گفت مدارس ما بر آموزش کلیشهای و مبتنی بر حفظ کردن و نمره، بیشتر از توجه به شیوه های تربیتی و پیشگیری و بررسی زیربنایی مشکلات توجه دارد. در این کتاب جایگاه آموزش و پرورشدر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و راهکارهای اساسی برای رسیدن به این مهم مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.