تشخیص مولکولی حداقل بیماری باقیمانده در کودکان ایرانی مبتلا به لوسمی لنفوبلاستی حاد با ارزیابی ژن های بازآرایی شده زنجیره های سنگین و سبک کاپا ایمونوگلوبولین

Publish Year: 1386
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 69

This Paper With 16 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_BLOOD-4-2_005

تاریخ نمایه سازی: 29 آبان 1402

Abstract:

چکید ه   سابقه و هدف   بازآرایی قطعات ژنی مختلف متغیر( V )، تنوع( D )، اتصال( J ) و ثابت( C ) تنوع زیادی را در IgH و Ig k ایجاد می کند و منجر به تشکیل توالی های اختصاصی می گردد که برای هر سلول یا کلون خاص است. در لوسمی های لنفوبلاستی نیز بازآرایی مشابه سلول های طبیعی در ژن های IgH و Ig k ایجاد می گردد که می تواند به عنوان شاخص کلونالیتی و ارزیابی MRD مورد استفاده قرار گیرد. هدف از مطالعه حاضر بررسی الگوی بازآرایی ژن های IgH ، Ig k در ALL کودکان از نوع پیش سازهای B توسط PCR به منظور پی گیری MRD پس از شروع درمان می باشد.   مواد وروش ها   در مطالعه آینده نگر حاضر ۱۸۳ کودک با تشخیص اولیه لوسمی حاد قبل از شروع درمان بررسی شدند. پس از ارزیابی مرفولوژی(% ۴۱: ۲ L ؛ % ۴۴: ۱ L ) و ایمونوفنوتیپ، تنها ۱۴۰ بیمار با تشخیص B-precursor ALL برای مطالعه انتخاب شدند که ۳/۵۳% جمعیت را پسران و ۷/۴۶% را دختران(۱۴/۱: M/F ) با میانگین سنی ۶/۶۳ ماه(حداقل: ۶ ماه و حداکثر ۱۵۶ ماه) ابتلا تشکیل می دادند. سلول های تک هسته ای که بلاست ها را نیز شامل می شد در زمان تشخیص، روز ۱۴، روز ۲۸(انتهای درمان القایی)، ۴۵ روز تا ۳ ماه، ۳ تا ۶ ماه و ۶ تا ۱۲ ماه پس از شروع درمان بیماران پس از ارزیابی مرفولوژی با گرادیان غلظتی جدا شدند. پس از استخراج DNA ، آزمایش PCR به منظور تکثیر منطقه خیلی متغیر ژن IgH ( CDR-۳ & ۱ ) و Ig k ( V k I-IV/ Kde ) با استفاده از آغازگرهای مشترک انجام شد. محصولات PCR پس از آنالیز هترودوپلکس و الکتروفورز بر روی ژل پلی آکریلامید و رنگ آمیزی نقره مورد بررسی قرار گرفته و پس از تعیین توالی جهت تایید با توالی های مشابه در بانک ژنی مقایسه شدند. آنالیز آماری با برنامه نرم افزاری ۵/۱۱ SPSS انجام شد.   یافته ها   ۱۱۴ نفر(۵/۹۰%) از بیماران دارای بازآرایی کلونال در ژن IgH با استفاده از آغازگرهای مشترک نواحی CDR-III و CDR-I بودند(منوکلونال ۸/۵۷%، بای کلونال ۹/۳۴% و اولیگوکلونال ۵/۵%). الگوی کلونال Ig k -Kde در ۵۹(۶۷%) بیمار از موارد BP-ALL وجود داشت(۱۰% بای کلونال). با توجه به ارزیابی مرفولوژی معمول حدود ۹۲% از بیماران در فازهای ارزیابی شده در رمیسیون کامل بودند. MRD مثبت با استفاده از بازآرایی های ژنی از بیش از ۹۰%، به ۲۰% با درمان در فازهای مختلف تعریف شده کاهش پیدا کرد. از چهار بیماری که در زمان پیگیری عود کردند ۳ نفر MRD مثبت بوده و به جز یک بیمار همگی در رمیسیون کامل بالینی بودند.   نتیجه گیری   الگوی بازآرایی ژنی و مثبت شدن MRD در فازهای پس از درمان قابل مقایسه با موارد گزارش شده قبلی یا بیشتر از آن است و این اختلاف به دلیل اختلاف در روش، DNA و شاخص های مورد ارزیابی است. با توجه به نتایج حاصل می توان از این شاخص ها در تشخیص کلونالیتی و ارزیابی MRD استفاده کرد.   کلمات کلیدی : بازآرایی ژن ها، حداقل بیماری باقیمانده، لوسمی لنفوبلاستی حاد