تحلیلی جامعه شناختی بر حکایت «شیخ صنعان» در منطق الطیر (براساس نظربه «داغ ننگ» اروینگ گافمن)

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 64

This Paper With 26 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PLL-20-66_002

تاریخ نمایه سازی: 14 آذر 1402

Abstract:

حکایت «شیخ صنعان» بکی از روایت های خواندنی در ادبیات عرفانی است. ضرورت و کاربست نظریه های جدید. موجب می شود تا حکایت مذکور فراتر از متن و بافت عرفانی خود، نشان دهنده دلالت های جامعه شناختی و روانشناختی باشد. با استفاده از رویکردهای مربوط به روانشناسی اجتماعی، علاوه بر خارج کردن متن مذکور از محدویت های سنتی، ظرفیتی توضیحی و تفسیری فراهم می شود تا حکایت «شیخ صنعان» با توجه به نظریه «داغ ننگ» اروینگ گافمن، مورد ارزیابی قرار گیرد.گافمن با اصرار بر تحلیل رفتار و کنش های آگاهانه افراد در اجتماع، مبدع جامعه شناسی تحلیلی و غیر کمی است. روش تحقیق مورد نظر در این مقاله نیز کیفی، توصیفی و از نوع تحلیل رفتار و کنش فردی است. وجود متغیرهایی چون «الگوی نمایش». «دو خویشی». «طردشدگی و انزوای اجتماعی» «ضایع شدن هویت مشترک» «آگاهان و خودی ها» «آشکارشدگی». «عادت واره»» «بازیافتن هویت از دست رفته»، «مکانیسم های دفاعی و روانی» و... در روایت شیح صنعان، موجب شده است تا تحلیل و همچنین نتایج برآمده از کاربست نظریه جامعه شناختی- روانشناختی «داغ ننگ» گافمن در این حکایت. باورپذیر و متقاعد کننده باشد. پیش فرض این است که عدم تعادل و توازن میان «خود» فردی و «خود» اجتماعی. موجب «داغ ننگ» و رسوایی شیح صنعان شده است.

Authors

محمد خسروی شکیب

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه لرستان، ایران