بررسی موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی دانشجویانپزشکی از دیدگاه صاحبنظران آموزش پزشکی: یکتحقیق کیفی

مقدمه : تحولات گسترده قرن بیست و یکم با ارائه الگوها و نظریه های فکری و دستاوردهای نوین با تاکید بر مهارت تفکر در سطوح بالا، به ویژه در سیستم آموزشی دانشگاه ها همراه بوده است و از آن جا که اگر دانشجویان در مهارت های تفکر انتقادی درگیر شوند و ارزش های تفکر انتقادی در آنها توسعه یابد؛ منافعی اجتماعی حاصل چشم گیر خواهد شد. از این رو پژوهش حاضر به بررسی کیفی موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش دانشجویان پزشکی پرداخته است .شاید بتوان با شناخت این موانع در برنامه درسی دانشجویان ، زمینه را برای بازنگری برنامه های درسی در راستای توسعه تفکر انتقادی در دانشجویان پزشکی و اهمیت آن در زندگی و مشاغل آینده آنان آماده نمود.روش اجرا: پژوهش حاضر، پژوهش کیفی است که در آن از روش تحلیل محتوا استفاده شده است . در پژوهش حاضر از روش مصاحبه عمیق ساختاریافته و به روش نمونه گیری هدفمند جهت گرد آوری داده ها استفاده شده است . روش تحلیل داده ها، مرحله کدگذاری باز(کدگذاری محوری و گزینشی ) و در نهایت ارائه تئوری زمینه ای خواهد بود. در ادامه با بررسی بیشتر داده ها، مفاهیم مختلف به دست آمده را در قالب تم ، گروه و زیرگروه خواهد بود.یافته ها: مشارکت کنندگان در این مطالعه ، شامل ۱۱ نفر از صاحب نظران آموزش پزشکی (۶ زن و ۵ مرد) با دامنه سنی ۳۵ تا ۵۸ سال و سابقه کار ۵ تا ۳۳ سال بودند. در نهایت از کدهای پالایش شده ، ۱۸ زیرطبقه ،۶ طبقه اصلی ، ۴ مضمون (مقاومت در برابر تغییر، عوامل منحرف کننده فکری، عدم استفاده از یادگیری فعال و عوامل شخصیتی ) شکل گرفت .بحث و نتیجه گیری : باتوجه به نتایج به دست آمده و تاکید اصلی برنامه ریزان درسی بر لحاظ کردن مهارت های سطح بالا در برنامه درسی ، نظام آموزش دانشگاهی کشور نیازمند تحولی در سبک تفکر، تحقیق ، تعمیق روحیه انتقادی و تغییر در نگرش اساتید به طراحی برنامه های درسی (در زمینه اهداف ، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی ) و توجه آنان به ضرورت پرورش تفکر انتقادی در مقاطع مختلف آموزش امکان پذیر خواهد شد.

Keywords:

موانع , تفکر , تفکر انتقادی , برنامه درسی , آموزش پزشکی