ضرورت ارتقای کیفیت در آموزش عالی ایران

Publish Year: 1388
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 49

This Paper With 6 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JINU-2-5_001

تاریخ نمایه سازی: 9 دی 1402

Abstract:

آموزش عالی ایران با دو پدیده ی مهم در دوران بعد از انقلاب اسلامی مواجه شده است. اول عقب ماندگی تاریخی در توسعه ی کمی آموزش عالی ایران و دیگری رشد سریع جمعیت که باعث افزایش تقاضا برای ورود به دانشگاه ها شد. البته عوامل دیگری از جمله زمینه های فرهنگی جامعه و ضعف بازار کار برای دارندگان مدرک دیپلم نیز نقش مهمی در افزایش تقاضا برای ورود به آموزش عالی را ایفا کرده اند. مجموعه ی این عوامل موجب شد تا سیاست توسعه ی کمی آموزش عالی در راس برنامه های وزارت علوم و دانشگاه ها قرار گیرد. راه اندازی دوره های شبانه، تاسیس دانشگاه پیام نور و دانشگاه جامع علمی- کاربردی، تاسیس موسسات غیردولتی غیر انتفاعی، تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی، راه اندازی دوره های نوبت دوم و فعال کردن آموزش عالی الکترونیک و تاسیس دوره های آموزشی مشترک با دانشگاه های معتبر خارج از کشور، از جمله ی این سیاست ها به شمار می آیند. نتیجه اینکه، جمعیت دانشجویی کشور از حدود یکصد و پنجاه هزار نفر در سال ۱۳۵۷ به حدود سه و نیم میلیون نفر در سال ۱۳۸۶ بالغ شده است. در این میان، توسعه ی دوره های تحصیلات تکمیلی با رشد چشمگیر، علاوه بر تامین منابع انسانی مورد نیاز، چرخ های پژوهش کشور را نیز به حرکت درآورده است. بدون تردید توسعه ی کمی آموزش عالی، یکی از دستاوردهای ضروری، اجتناب ناپذیر و درخشان نظام بعد از انقلاب اسلامی به شمار می آید. البته سیاست های توسعه ی کمی، از ابتدا دغدغه ی کیفیت آموزش عالی را به همراه داشته و با افزایش جمعیت دانشجویی و تنوع بخشی به سیستم های آموزش عالی به ویژه در بخش غیردولتی این دغدغه ها جدی تر و پررنگ تر شده است. تا اینکه در برنامه ی سوم توسعه مقوله ی ارزیابی و اعتبارسنجی دانشگاه درج شد و وزارت علوم موظف شد تا با کمک نهادها و انجمن های علمی این وظیفه ی مهم را بر عهده گرفته و عملیاتی کند. در قانون بودجه ی سال ۱۳۷۹ نیز اعتباری بدین منظور در نظر گفته شد و با تشکیل شورای مرکزی ارزیابی درونی در وزارت علوم، مسئولیت عملیاتی کردن این کار بر عهده ی سازمان سنجش آموزش کشور واگذار شد. تا سال ۱۳۸۴ حدود پانصد گروه آموزشی کار ارزیابی درونی را انجام داده و گزارش های مربوطه را به وزارت علوم ارسال کردند. بدیهی است تداوم این روند و نهادینه کردن آن در ساختارهای ملی و دانشگاهی و تکمیل آن با ارزیابی بیرونی می تواند زمینه های تضمین کیفیت دانش آموختگان آموزش عالی ایران را فراهم کرده و امکان رقابت آنها را در شرایط بین المللی فراهم کند. در این مقاله ضمن اشاره به چالش های موجود و پیش روی آموزش عالی ایران، کارکرد مدل های مدیریت کیفیت در مواجهه با این چالش ها مورد بررسی قرار گرفته است.

Keywords:

Authors

جعفر توفیقی

دانشگاه تربیت مدرس