مدل ارتباطی هوش هیجانی و اشتیاق شغلی با نقش واسطه گری کمال گرایی مثبت ومنفی در بین معلمان دبیرستانهای شیراز

مقدمه: بر اساس پژوهش های گذشته، با وجود این که اشتیاق شغلی معلمان یکی از موارد با اهمیت در نظام تعلیم و تربیت می­باشد، ولی در ایران کم تر به این موضوع پرداخته شده است. از سوی دیگر، هوش هیجانی معلم، تاثیر بسزایی در تعامل معلم با دانش آموزان و اثربخشی آموزش دارد. به همین دلیل، این پژوهش با هدف بررسی مدل ارتباطی بین هوش­هیجانی و اشتیاق­شغلی و نقش واسطه­ای کمال­گرایی مثبت و منفی در بین معلمان متوسطه دوم شیراز انجام شد.روش: این پژوهش، یک پژوهش کاربردی به روش پژوهش همبستگی است و به گونه خاص از نوع مدل­یابی معادلات ساختاری می باشد. در این پژوهش، جامعه آماری، معلمان دبیرستان­های متوسطه دوم چهار ناحیه شیراز در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله­ای و با استفاده از فرمول کوکران و خطای ۵ درصد حجم تقریبی نمونه مورد نیاز مشخص شد و ۱۲۸ نفر زن و ۱۰۳ نفر مرد به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسش نامه های هوش هیجانی شات (۱۹۹۸)، اشتیاق­شغلی شاوفلی (۲۰۰۲) و کما­ل­گرایی تری شورت (۱۹۹۵) استفاده و روایی و پایایی آن ها نیز بررسی شد. به منظور ارزیابی مدل های مفروض از روش معادلات ساختاری نرم افزار  SPSSوAMOS استفاده گردید.یافته­ها: یافته­های پژوهش نشان می­دهد که کمال­گرایی مثبت و منفی، هر دو نقش واسطه­ای معناداری میان هوش هیجانی و اشتیاق شغلی دارند. افزایش کمال­گرایی مثبت  و کاهش کمال­گرایی منفی، به طور غیر مستقیم، باعث افزایش اثر هوش هیجانی بر اشتیاق­شغلی می­شود.نتیجه­گیری: بر اساس مدل ذکر شده در پژوهش، با تدوین برنامه­هایی به منظور افزایش مهارت هوش­هیجانی معلمان، افزایش کمال­گرایی مثبت و کاهش کمال­گرایی منفی می توان اشتیاق­شغلی را افزایش داد و از آنجا که پیشرفت تحصیلی دانش­آموزان با اشتیاق شغلی معلمان رابطه مستقیم معنادار دارد، بنابراین، برنامه تدوین شده، موجب اثربخشی بیش تر معلم در کلاس درس می­گردد.

Keywords:

اشتیاق شغلی , کمال گرایی مثبت , کمال گرایی منفی , هوش هیجانی