بررسی اثرگذاری روش تدریس معکوس بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دهم علوم انسانی در درس جامعه شناسی

این تحقیق با هدف بررسی اثرگذاری روش تدریس معکوس بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دهم علوم انسانی دردرس جامعه شناسی انجام شد. روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و گروه آزمایش بود.جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پایه دهم علوم انسانی منطقه میمند فارس در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ می باشند که دردو گروه آزمایش و گروه کنترل به تعداد ۳۰ نفر (هر گروه ۱۵ نفر) می باشند. نمونه گیری به روش تصادفی مبتنی بر هدف انجام شد.۱برای سنجش یادگیری دانش آموزان از پیش آزمون و پس آزمون محقق ساخته استفاده شده که روایی آن توسط متخصصان تاییدشده است و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ ۰/۸۲ به دست آمده است. بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس اجرا شده، سطح معناداری ۰/۰۰۱ می باشد که نشان دهنده این است که بین پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش تفاوت معنی داری وجود دارد و استفاده از روش تدریس معکوس بر متغیرهای خلاقیت و انگیزه پیشرفت تحصیلی تاثیر مثبت داشته و باعث ارتقاء این متغیرها می شود. نتایج به دست آمده در این تحقیق با یافته های تحقیقات داخلی، مرادی دولیسکانی و همکاران (۱۴۰۱)، ایزدی و همکاران (۱۳۹۹)، جوشقان نژاد و باقری (۱۳۹۷) که تاثیر اجرای رویکرد کلاس معکوس بر پیشرفت تحصیلی و انگیزه یادگیری را در پی دارند، همسو و مطابقت دارد. همچنین نتایج تحقیق حاضر با تحقیقات خارجی گوه و وانگ (۲۰۱۹)، هوانگ و چانگ (۲۰۱۸) و کهو و همکاران (۲۰۱۸) که رویکرد یادگیری معکوس را منجر به ارتقاء عملکرد و انگیزه یادگیری می دانند، مطابقت و همخوانی دارد. بنابراین، نتایج نشان دهنده تاثیرگذاری استفاده از روش کلاس تدریس معکوس بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دهم علوم انسانی در درس جامعه شناسی بود و از این رو، معلمان می توانند از این روش تدریس جهت افزایش خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استفاده کنند.

Keywords:

تدریس معکوس , خلاقیت , پیشرفت تحصیلی , دانش آموزان , جامعه شناسی.