(بررسی انسان شناختی نقش عرف در فرهنگ پذیری حقوقی با محوریت زنان)

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 18

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IJART-13-2_008

تاریخ نمایه سازی: 8 اسفند 1402

Abstract:

هدف- عرف به عنوان یکی از منابع حقوق در میان حقوقدانان و قانون گذاران در کنار قانون از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نمی توان قانونی را وضع، اجرا و یا منسوخ کرد بدون اینکه به عرف یک جامعه توجه نکرد. علاوه بر حقوق، عرف در علوم اجتماعی هم جایگاه خاص خود را دارد و در این میان انسان شناسی حقوقی به عنوان یک گرایش بین رشته ای می تواند اهمیت این مفهوم را از زاویه ای متفاوت بررسی کند. از این رو نقش رفتارها و باورهای مردم در اهمیت دادن به عرف و یا قانون قابل بررسی است. موضوع دیگری که این پژوهش درصدد پاسخ به آن است، جایگاه عرف و قانون در زندگی زنان است، اینکه از منظر انسان شناسی حقوقی زنان چه نگاهی به عرف دارند و کجا از قوانین تبعیت می کنند،در روابط بین فردی و اجتماعی خود بیشتر به عرف بها می دهند یا قانون، نکاتی است که پرسش های این پژوهش در صدد پاسخگویی به آن است.روش شناسی: از آنجا که این پژوهش به دنبال بررسی جایگاه عرف در بین زنان است و عرف به یک معنا حقوق نانوشته محسوب می شود، از روش کیفی که بر اساس آن پدیده ها عمیق تر بررسی شده و محقق با استفاده از این روش به دنبال کشف معنایی است که افراد مورد مطالعه به آن پدیده مذکور می دهند، استفاده شده است. در این پژوهش با۱۰ نفر از زنانی که به نوعی رشته دانشگاهی شان حقوق بود و یا تجربه ای در ارتباط با قوه قضائیه داشتند، مصاحبه عمیق انجام شد. یافته ها-فرهنگ سازی و قانون گریزی، عرفی سازی برای سبک زندگی و عرف به عنوان به خرده دادگاه، رابطه بین جنسیت و عرف و همچنین تقابل بین عرف و قانون از منظر همبستگی اجتماعی محورهایی بودند که با نگاه انسان شناسی حقوقی استخراج شدند. یکی دیگر از محورهای مورد بحث همبستگی آور بودن عرف یا قانون بود که از منظر این پژوهش، با توجه به اینکه وضع کننده اصلی عرف ، اجتماع به ما هواجتماع است، بنابراین می توان گفت که همبستگی آوری بیشتری نسبت به قانون دارد و در این میان عرف است که به عنوان جریان نا مرئی، از درصد پذیرش و موافقان بیشتری در جامعه برخوردار است. نتیجه گیری- از منظر شرکت کنندگان در این پژوهش که به صورت تعمدی همگی زن بودند، عرف نگاه زنانه دارد و قانون نگاه مردانه. با نگاه دیگر می توان گفت که عرف قانون نانوشته برای جنس نانوشته است. به این معنی که زنان معمولا به طور رسمی در طول تاریخ جامعه نقش آفرین نبودند و قانون برای مردان و با نگاه مردانه تدوین شده است و عرف جایگزین غیر رسمی این نگاه شده است. جایگزین غیر رسمی قوانین نوشته شده رسمی برای زنان که معمولا در تصمیم گیری ها و نقش آفرینی های حقوقی جایی نداشتند. عرف این مهم غیر رسمی نامرئی اغلب حول محور زنان بوده و حتی در برخی موارد نگاه دستوری غایب قانون مردانه را پر می کرده است و در برخی موارد هم نقش قانون رسمی را در قالب های غیر رسمی ایفا می کرده است.

Authors

مهدیه محمدی

دانشگاه تهران/دانشکده علوم اجتماعی/ دانشگاه فرهنگیان