تحلیل تطبیقی انسان فردیت یافته در حکایت «دژ هوش ربا»ی مثنوی مولوی و نمایشنامه شاه لیر شکسپیر

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 24

This Paper With 26 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ISLAH-3-2_001

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1402

Abstract:

ادبیات تطبیقی راهی علمی جهت شناخت انسان و پیوندهای ادبی ملل فراهم می کند. فرایند فردیت، نوعی پختگی و رشد روانی انسان و شعر و نمایش نیز بیان درونیات او است؛ از این رو ادبیات و هنر با روان آدمی پیوندی دیرینه می یابند. مولوی و شکسپیر به عنوان ستارگان ادبیات جهان، در خاستگاه اندیشه شرق و غرب آثاری بی نظیر آفریده اند. بررسی آثار، انطباق اندیشه فراگیر آن ها را با ویژگی های روان شناختی نشان می دهد. مولوی به ­عنوان عارفی اندیشمند با هدف وحدت بشری، الگویی ناب برای انسان فردیت یافته و به تعبیر عارفانه آن، انسان کامل در حکایت «دژ هوش ربا» ارائه می دهد. شکسپیر نیز در نمایشنامه شاه­ لیر، انسان را با نقش آفرینی خاص خود نشان می دهد. می توان گفت مولوی و شکسپیر، ساختمان مدور خویشتن یابی را به ­شکل تابلوی زیبای انسانی ترسیم می کنند. هدف مقاله حاضر که با روش تطبیقی تحلیلی انجام شده، بررسی فرایند فردیت در حکایت «دژ هوش ربا» و نمایشنامه شاه­ لیر است که ضمن واکاوی دو اثر، وجوه مشترک و بعضا متفاوت آن ها آشکار می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد در هر دو داستان، سفر رخ داده و سفر هر دو قهرمان نمادی از جست ­ و جوی فردیت روانی آن ها است. درنهایت، شاهزاده کوچک و شاه لیر در عبور از گذرگاه دشوار خودآگاهی به ناخودآگاهی، روند فردیت را می پیمایند، خویشتن خود را می یابند و به نقل از مولانا «زاده ثانی» می شوند.

Authors

مریم دباغیان

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران

محمد بهنام فر

استاد زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران

زینب نوروزی

دانشیار زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران

کتایون زارعی طوسی

استادیار زبان و ادبیات انگلیسی، گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران