ازروزی دریک قرن پیش درماده 57 قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب 1290 محکمه صلح ازتحصیل دلیل منع گردید و مدرک حکم او فقط دلایلی بود که طرفین اقامه می کنند تا به امروز که درماده 199 قانون آیین دادرسی مدنی قانونگذاردادرس را مکلف به
کشف حقیقت ازطریق هرگونه تحقیق یا اقدامی نموده است ذهن قضات و حقوقدانها به این موضوع مشغول بوده است که هدف ازقاعده منع
تحصیل دلیل چیست؟ ایا این قاعده با
کشف حقیقت تعارض دارد؟ ایا این قاعده با تصویب ماده 199 قانون ایین دادرسی مدنی نسخ گردیده است؟ و ...که یکی ازراه های رسیدن به جواب این پرسش بررسی سیرتطور این قاعده درقوانین و همچنین رویکرد رویه قضایی و دکترین حقوقی دررابطه با قاعده می باشد لیکن دراین مقاله به نتیجه خواهیم رسید که هنوز بنیمتحد شدن نظرات رویه قضایی با دکتری حقوقی درایران دررابطه با سرنوشت قاعده منع
تحصیل دلیل باتوجه به تصویب ماده 199 قانون ایین دادرسی مدنی فاصله زیادیوجود دارد.