سابقه و هدف: شیوع
سندرم متابولیک در جوامع به طور فزاینده ای در حال افزایش است.
سندرم متابولیک مجموعه ای از اختلالات از جمله چاقی، فشارخون بالا، دیس لیپیدمی و مقاومت به انسولین می باشد. مراقبت ناکافی از دندان با بسیاری از بیماری های سیستمیک مرتبط است. هم چنین شواهد علمی حاکی از وجود ارتباط بین
بهداشت دهان و
سندرم متابولیک می باشد. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین
بهداشت دهان بر اساس DMFT (دندان های پوسیده، کشیده شده، پرشده) با
سندرم متابولیک در داده های فاز ثبت نام جمعیت
کوهورت طبری انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی وتحلیلی شامل شرکت کنندگانی از جمعیت
کوهورت طبری بود که در مرحله ثبت نام، ارزیابی های سلامت دهان و
سندرم متابولیک را انجام داده بودند. در مرحله ثبت نام
کوهورت طبری اطلاعات ۱۰۲۵۵ نفر، در گروه سنی ۷۰-۳۵ سال، در طی سال های ۲۰۱۷-۲۰۱۵ از دو منطقه شهری و کوهستانی شهرستان ساری، مازندران، ایران جمع آوری شد. اطلاعات مربوط به سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال، محل زندگی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و تاهل، سابقه اختلالات روانی، سابقه مصرف سیگار یا قلیان، سطح فعالیت بدنی روزانه، مسواک زدن، تعداد دفعات مسواک زدن در روز، استفاده از نخ دندان، تعداد دفعات استفاده از نخ دندان در روز، استفاده از دندان مصنوعی، سال های استفاده از دندان مصنوعی، مسواک کردن دندان مصنوعی، استفاده از دهانشویه، تعداد دفعات استفاده از دهانشویه و
شاخص DMFT در زمان اجرای TCS از طریق مصاحبه و معاینات شفاهی جمع آوری شد.
سندرم متابولیک بر اساس معیارهای پانل سوم درمان بزرگسالان (ATP III) تشخیص داده شد. در انتها با نرم افزار SPSS نسخه ۲۷، از میانگین، انحراف معیار و درصد برای توصیف داده ها، مقایسه متغیرهای کیفی با ابتلا به
سندرم متابولیک با آزمون کای اسکوئر و مقایسه متغیرهای کمی با آزمون t مستقل در تحلیل تک متغیره استفاده شد. هم چنین تعدیل متغیرهای مخدوشگر، با بهره گیری از رگرسیون لجستیک چندمتغیره صورت گرفت.
یافته ها: در مجموع ۹۹۳۹ نفر در تجزیه و تحلیل نهایی وارد شدند. با آزمون T مستقل بین
سندرم متابولیک و DMFT رابطه معنی داری وجود نداشت (۴/۵۹=T، ۰/۱۵۶=P)، بطوری که میانگین DMFT در گروه متبلا به
سندرم متابولیک ۹/۰۷±۱۷/۶۶ و در گروه غیر مبتلا ۸/۹۹±۱۶/۸۱ بود. با آزمون کای دو استفاده از دندان مصنوعی(۰/۰۰۱>P)، استفاده از نخ دندان (۰/۰۰۱>P)، سن (۰/۰۰۱>P)، جنس (۰/۰۰۱>P)، وضعیت تاهل(۰/۰۵=P)، شغل (۰/۰۰۱>P)، محل سکونت(۰/۰۰۱>P)، بیماری های روانی(۰/۰۰۱>P)، وضعیت اجتماعی- اقتصادی(۰/۰۰۵=P)، استعمال سیگار (۰/۰۰۱>P)، BMI (۰/۰۰۱>P)، MET (۰/۰۰۱>P) و سطح تحصیلات (۰/۰۰۱>P) با
سندرم متابولیک ارتباط معنی دار داشت. پس از تعدیل مخدوش گرها در مدل رگرسیون لجستیک چند متغیره، تنها ارتباط تعداد استفاده از نخ دندان دو بار در روز با
سندرم متابولیک معنی دار شد (۰/۰۴۶=P، ۲/۲۱۳- ۱/۰۰۸ CI- ۹۵ درصد) ۴۹۳/۱۱/۴۹۳ OR.
استنتاج: یافته های این مطالعه نشان داد که بین
بهداشت دهان و دندان که با
شاخص DMFT اندازه گیری می شود و وجود
سندرم متابولیک در داده های مرحله ثبت جمعیت
کوهورت طبری رابطه معنی داری وجود ندارد. تنها بین استفاده از نخ دندان دو بار در روز با
سندرم متابولیک ارتباط معنی دار یافت شد. مطالعات بیشتر برای کشف سایر عوامل بالقوه ای که ممکن است در ایجاد
سندرم متابولیک در این جمعیت نقش داشته باشند، ضروری است.