انتخاب زیستگاه و شناسایی مناطق بالقوه زادآوری مرال Cervus elaphus maral در استان مازندران

Publish Year: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 11

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ENVJ-9-83_002

تاریخ نمایه سازی: 23 خرداد 1403

Abstract:

مقدمه: مرال بزرگترین گوزن بومی ایران است. با اینکه این گونه در گذشته های نه چندان دور از جمعیت و پراکندگی نسبتا خوبی برخوردار بوده است، اما امروزه جمعیت آن کاهش قابل توجهی داشته و پراکندگی آن تنها به برخی محدوه ها ی امن مناطق تحت حفاظت محدود می شود. از مهمترین عوامل موثر در کاهش جمعیت این گونه، تخریب و نابودی زیستگاه ها و شکار غیرمجاز گونه به واسطه فعالیت‎های انسانی است. لذا با استفاده از مدلسازی مطلوبیت زیستگاه به عنوان یک ابزار موثر در شناسایی، مد یریت و حفاظت از زیستگاه های باقی مانده، می‎توان مدیران را در حفاظت موثرتر از گونه یاری رساند.مواد و روش ها: جنگل های هیرکانی یا جنگل های خزری ۱۵ درصد از کل جنگل های ایران را تشکیل می دهند و آخرین بازمانده از جنگل های پهن برگ معتدل در سطح جهان هستند. استان مازندران در شمال ایران که ۴۶/۱ درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است، دربر گیرنده بخش قابل توجهی از این جنگل هاست. محدوده امن البرز مرکزی مهمترین منطقه و امن ترین زیستگاه زادآوری مرال در استان مازندران است. در این پژوهش از روش بیشترین بی نظمی و تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی و نقاط حضور بدست آمده از بازدیدهای میدانی در محدوده البرز مرکزی، به منظور شناسایی زیستگاه های مطلوب مرال و مناطق زادآور گونه در استان مازندران بهره برده شد. این مدل ها توسط تعدادی لایه محیط زیستی پیش بینی کننده و نقاط حضور گونه، راه اندازی می شوند و مطلوبیت هر سلول در زیستگاه را به صورت تابعی از متغییرهای زیستی بیان می کنند. نتایج: نتایج تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی نشان داد که محدوده امن البرز مرکزی مهمترین منطقه و امن ترین زیستگاه زادآوری مرال در مازندران است. نتایج روش تحلیل آشیان بوم شناختی با مقادیر ۳/۱ کنارگی و ویژه گرایی بالا (۵/۵) نشان دهنده مناطقی است که شیب و ارتفاع بالاتر از میانگین زیستگاه داشته و لذا تحمل پذیری کمی دارند. نتایج تحلیل بیشترین بی نظمی نشان داد یکی از اثرگذارترین پارامترها موثر در مطلوبیت زیستگاه مرال، متغیر فاصله از روستا است. براساس آزمون جک نایف، این متغییر مهمترین متغیر در انتخاب زیستگاه مرال است. با افزایش فاصله از روستا، مطلوبیت زیستگاه گونه به صورت تصاعدی افزایش می یابد و سپس به دلیل نزدیک شدن به روستاهای دیگر و تراکم حضور انسان در منطقه، کاهشی است. با افزایش تراکم پوشش گیاهی ابتدا مطلوبیت زیستگاه افزایش یافته ولی در تراکم بالا مطلوبیت کاهش می یابد. نمودار منحنی پاسخ نشان می‎دهد که با افزایش ارتفاع مطلوبیت زیستگاه گونه نیز افزایش می یابد، چرا که در فصل زادآوری، گونه مرال به مناطق ارتفاعی با امنیت بیشتر وابسته است. در بین متغیرهای بوم شناختی، متغیر شیب کم اثرترین متغیر شناسایی شد.بحث: گونه مرال در فصل زادآوری فقط در مناطق امن به ویژه در محدوده امن البرز مرکزی حضور داشته و در فصل غیرزادآوری در سطح بسیار وسیع تری پراکنده می شود. استان مازندران بالقوه یکی از نقاط داغ تنوع زیستی کشور است اما از آنجا که در حال حاضر محدوده امن البرز مرکزی از امنیت بالایی برخوردار است، مهمترین و پرجمعیت ترین زیستگاه زادآوری مرال در مازندران و یکی از دو محدوده اصلی زادآوری این گونه در کشور است. کمبود حفاظت از مناطق مطلوب مهمترین عامل در کاهش جمعیت مرال در استان است. یکی از مهمترین چالش های حفاظتی این گونه در استان تکه تکه بودن زیستگاه ها و پراکندگی آنها است. بسیاری از زیستگاه ها در مسیر جابجایی گونه احتمالا مطلوبیت زیستگاهی بالایی دارند، حال ممکن است که همین زیستگاه ها به دلیل ضعف در حفاظت، از نرخ بقا بسیار پائینی برای گونه برخوردار بوده، سینک های جمعیت های محلی یا تله های بوم شناختی باشند.

Keywords:

بیشترین بی نظمی , تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی , مطلوبیت زیستگاه , منطقه حفاظت شده البرز مرکزی , استان مازندران , زادآوری

Authors

باقر نظامی بلوچی

عضو هیات علمی

محمدرضا رحمانی

پژوهشکده محیط زیست و توسعه پایدار

هانیه فقیهی

دانش آموخته کارشناسی ارشد ارزیابی و آمایش سرزمین، دانشکده محیط زیست، سازمان حفاظت محیط زیست

بهمن شمس

گروه محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک