بررسی جامعه شناختی رابطه میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی شهروندان شهر تهران
Publish place: Quarterly journal of Iranian association for Culture Studies & Communication، Vol: 20، Issue: 74
Publish Year: 1403
Type: Journal paper
Language: Persian
View: 175
This Paper With 22 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- I'm the author of the paper
Export:
Document National Code:
JR_JCSC-20-74_007
Index date: 18 June 2024
بررسی جامعه شناختی رابطه میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی شهروندان شهر تهران abstract
در دوران معاصر همه جوامع به درجات متفاوتی با ظهور و گسترش شبکه های اجتماعی مجازی مواجه شده و ابعاد مختلف سبک زندگی افراد در معرض این تحولات قرار گرفته اند که جامعه ایران نیز از این تحولات بی بهره نبوده است. در نوشتار حاضر رابطه میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی شهروندان مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه شهروندان زن و مرد ۴۴-۱۵ ساله شهر تهران می باشد که از این میان تعداد ۳۸۴ نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. روش های آماری پژوهش، آزمون پیرسون و رگرسیون می باشد. نتایج به دست آمده از پژوهش حاکی از آن است که بین متغیر شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی و ابعاد آن شامل مصرف فرهنگی، مدیریت بدن، فعالیت فراغتی و الگوی خرید رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین شبکه های اجتماعی مجازی و الگوی تغذیه همبستگی معنی داری مشاهده نشده است. همچنین شبکه های اجتماعی مجازی به واسطه تاثیرگذاری بر متغیرهای مصرف گرایی، الگوپذیری و تجمل گرایی بر سبک زندگی تاثیر داشته است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد که همه متغیرهای مستقل تحقیق تاثیر معنی داری خود را بر سبک زندگی حفظ کرده اند. در مجموع ۴۲% از تغییرات سبک زندگی شهروندان با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی قابل تبیین است.
بررسی جامعه شناختی رابطه میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی شهروندان شهر تهران Keywords:
بررسی جامعه شناختی رابطه میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی شهروندان شهر تهران authors
زهرا رحیمی
دانش آموخته کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه تبریز
اسماعیل بلالی
دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی - گروه علوم اجتماعی-دانشگاه بوعلی سینا-همدان- ایران
جمال خان محمدی
کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران