قرآن کریم به عنوان کلام الهی و وحی نازل شده بر قلب پیامبر گرامی اسلام(ص)، همواره منبع اصلی معرفت دینی مسلمانان و مورد توجه آنان بوده است . اعتقاد و ایمان به اصل و حقیقت وحی ، شرط اساسی و عنصری بنیادین در اندیشه ی دینی است . بحث دربارهی وحی ، از این جهت حایز اهمیت است که پایه و اساس آموزه های دینی و منبع همه معارف، حکمت ها و هدایت های بشر به شمار می آید. وحی ، پایه و قوام بعثت انبیا و مرز تمایز ادیان ابراهیمی و مکاتب بشری است . وحی ، پیامی غیبی است که از ملکوت اعلی ، به جهان ماده، فرود آمده است . به سخن دیگر، وحی کلام الهی است که به انتخاب ویژه ی خداوند، به طور خاص بر انبیا نازل می شود. تبیین عقلانی پدیدهوحی ، یکی از دغدغه های اصلی متفکران مسلمان در طول تاریخ اسلامبوده است . متکلمان، فیلسوفان و عارفان مسلمان، تحلیل های متفاوتی از این پدیده پیش کشیده اند. وحی از پدیده هایی است که تنها بر افراد معدودی نازل شده است ؛ از این جهت شناخت وجوهی از این پدیده شگفت و شگرف را باید تنها در نصوص دینی و از کسانی که خود از مخاطبان نخست آن بوده اند، به دست آورد. وحی از اموری است که به دلیل ارتباط با جهان ماورای طبیعی ، دست یابی بشر به حقیقت آن در طول تاریخ با چالش مواجه شده است . درک حقیقت وحی برای اکثر انسانها مشکل بل محال می باشد؛ زیرا تصور امری که خود انسان آن را تجربه نکرده و فراتر از دایره ی عالم ماده است ، مانند تصویر امری است که خود انسان آن را ندیده و می کوشد از علایم و نشانه های مختلف آن را درک کند. ابوزید از جمله کسانی است که در وادی شناخت و تحلیل ماهیت وحی گام نهاده است . پژوهش حاضر می کوشد دیدگاه وی را به روش توصیفی ، تحلیلی مورد نقد و واکاوی قرار دهد. داده ها در این پژوهش به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است .