بررسی رابطه سبک های فرزند پروری والدین و سبک های حل مساله با خود کارآمدی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان بجنورد abstract
شیوه های فرزندپروری به عنوان مجموعه از رفتارها که تعاملات والد و کودک را در طول دامنه گسترده ای از موقعیت ها توصیف می کند و یک جو تعاملی تاثیر گذار را به وجود می آورد تعریف می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های فرزند پروری والدین و سبک های حل مساله با خود کارآمدی
دانش آموزان مقطع متوسطه می باشد.که از روش توصیفی از نوع همبستگی با حجم نمونه ۳۶۰ نفر از
دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بر اساس جدول مورگان طور کاملا تصادفی انتخاب شدند.و از پرسشنامه های استاندارد شیوه های فرزندپروری بامریند(۱۹۶۷)، پرسشنامه سبک های حل مسئله هپنر و پترسن (۱۹۸۲) و پرسشنامه خودکار آمدی عمومی(۱۳۷۹)شوارتز و جروسلم استفاده شد. یافته ها بر اساس نتایج بدست آمده (۲/۴۹ درصد) از پاسخگویان در رده سنی ۱۷-۱۸ سال بودندکه اکثریت این افراد تشکیل می دهند. و از نظر وضعیت تحصیلی(۴/۳۹ درصد)در رشته علوم تجربی،(۵/۵۶ درصد)،رشته علوم انسانی و(۶/۱ درصد)رشته ریاضی فیزیک به تحصیل اشتغال دارند. وضعیت اشتغال مادران (۵/۸۷ درصد) خانه دار، (۴/۳ درصد) شاغل آزاد و (۶/۱ درصد) در مشاغل دولتی کار می کنند. در خصوص پدران، (۷/۱۱ درصد) بیکار، (۲/۷۴ درصد) در مشاغل آزاد و (۳/۳ درصد) در بخش دولتی اشغال دارند. و رابطه بین
سبک های فرزندپروری و سبک های حل مساله با
خودکارآمدی در
دانش آموزان دختر معنادار بوده و ۶۸۹/۰ پراکندگی مشاهده شده در متغیر
خودکارآمدی توسط متغیرهای پیش بین (سبک های حل مساله و سبک های فرزندپروری) توجیه می شود.بحث و نتیجه گیری: می توان گفت که
دانش آموزان تربیت یافته با سبک فرزندپروری مقتدرانه و سبک حل مساله اعتماد به حل مسائل، توانایی
خودکارآمدی به طرز معناداری بیشتر دیده شد. و با توجه به سطح معناداری ضریب بتا (۰۰۰/۰) می توان چنین قضاوت کرد که ۶۸درصد واریانس متغیر ملاک
خودکارآمدی دانش آموزان را تبیین می کند .