نماز، یکی از واجبات عملی اسلام است که به عنوان ستون دین در شریعت اسلامی مطرح می باشد؛ اما به راستی چرا
نماز را ستون دین می گویند و چرا این قدر در اسلام به آن اهمیت داده شده است؟ وقتی که خوب به جنبه های مادی و معنوی
نماز بنگریم خواهیم دید که چه اسراری در آن نهان است و چه نکته هایی زندگانی انسان در آن گنجانیده شده است. دستور خداوند به
نماز نوعی لطف و رحمت و راهنمایی است که ما را به کمال می رساند. مثلا: وقتی پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر می کنند به سود خود فرزند است و سعادت او را می خواهند و این امر از روی محبت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازی ندارند. فلسفه و حکمت
نماز در واقع آشنایی با اسرار و رموزی است که در این عمل عبادی نهفته است. این نکته برای ما بسیار روشن است که هرگز خداوند متعال هیچ دستوری را بدون حکمت و علت بر بنده اش واجب نمی سازد، اگر حکمی از جانب او رسد یا واجب است و یا حرام و یا مستحب است و یا مکروه. در اعمال واجب مصلحت شدیده نهفته است و در حرام مفسده شدیده در مستحب و مکروه مصلحت و مفسده وجود دارد. برای پرداختن به این موضوع که
نماز در ساختار شخصیت جوان موجد چه آثاری بوده و نقش و تاثیر آن تا چه حدی است به نظر می رسد که تبیین و توضیح چند مطلب در این باب لازم و ضروری باشد، نخست حقیقت و روح
نماز است و دیگری اهمیت دوران نوجوانی و جوانی و نیز روحیه انفعالی و تاثیرپذیری این نسل (نسل جوان). در مقابل عوامل خارجی است به نظر می رسد تا وقتی که مطالب و مسائل مزبور روشن نشود و جایگاه خود را پیدا نکنند فواید و آثار این امر عبادی یعنی
نماز در زندگی جوانان در پرده ای از ابهام خواهد ماند و قطعا موضوع مورد بحث موضع و جایگاه حقیقی خود را پیدا نکند.