عبور از زمان و مکان در عکاسی پرتره به وسیله ی پس زمینه ی سفید، با تاکید بر عکس های ریچارد اودون و محسن راستانی abstract
پرترهنگاری یکی از قدیمی ترین شکل ها و تکنیک های هنر تصویری است که ابتدا در نقاشی نمایان گشت . با اختراع عکاسی ، پرترهها از انحصار قشر سرمایه دار خارج شد و در دسترس عموم مردم قرار گرفت . پرتره علاوه بر ثبت چهرههای افراد در گذر زمان، وسیله ای برای تطبیق هویتی افراد در سازمانهای مختلف نیز گردید و خیل کارتهای شناسایی برای ارائه به سازمانها با پرترههای کوچک مرسوم گشت . یکی از شکل های پرتره نگاری ، حذف عناصر زمینه و قرار دادن سوژه در زمینه ای سفید بود که توسط ریچارد اودن به اوج رسید . اودون با تمرکز بر روی سوژه سعی در نشان دادن حالات انسانی او داشت و نه جایگاه سیاسی و اجتماعی او. این اتفاق بعدها در مجموعه ی خانوادهی ایرانی
محسن راستانی با تاثیر از آثار اودون به شکلی متفاوت رقم خورد. به نظر می رسد هر دو هنرمند با خلق تصاویر زمینه ی سفید، قصد عبور از محدودیت های زمانی و مکانی را داشته اندبر. این اساس پژوهش حاضر با هدف تببین مولفه های پرتره
زمینه ی سفید و بررسی عدم حضور
زمان و
مکان در آنها، با خوانش تعدادی از آثار دو هنرمند معاصر به دنبال پاسخ گویی به پرسش اصلی که عبارت است از: مولفه ها و ویژگی های اصلی پرترههای
زمینه ی سفید کدامند و این دست آثار چگونه به حذف
زمان و
مکان می انجامند؟ می باشد. نتیجه ی بنیادین پژوهش حاکی از آن است که پرترههای
زمینه ی سفید با تمرکز برروی سوژه و حذف محیط اطراف، شرایطی را برای عبور از مرزهای زمانی و مکانی ایجاد می کنند. این استراتژی خلاقانه هنجارهای سنتی را به چالش می کشد و بینندگان را دعوت می کند تا با پرترهها در سطح احساسی و فکری عمیق تری درگیر شوند. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش کیفی است که به صورت توصیفی -تحلیلی انجام پذیرفته و دادهها با استفاده از منابع کتابخانه ای و از طریق فیش برداری و مشاهده گردآوری شده اند.