توسعه و نوسازی از جمله دغدغه های مهم بسیاری از دولتهای در حال توسعه میباشد، کشورهایی که از جوامع غربی الگوبرداری کرده و بدین گونه در مسیر توسعه و نوسازی گام برمیدارند. در
روسیه نیز این فرآیند از زمان پتر کبیر آغاز شد و تا امروز همچنان به عنوان یکی از مسائل کلیدی در این کشور ادامه دارد. این مقاله یک تحقیق توصیفی- مروری است که به بررسی روند نوسازی سیاسی و اقتصادی در
روسیه پساکمونیستی میپردازد. همچنین این نوشتار ضمن ارائه تعاریف و نقطه نظرات گوناگون درباره توسعه و مدرنیزاسیون، به نقطه قوت و ضعف اقدامات و سیاستهای حاکمیت در راستای نوسازی اقتصادی اشاره مینماید. این مقاله به این پرسش اصلی پاسخ میدهد که
مدرنیزاسیون اقتصادی تحت سیاستهای دولت چگونه بوده است؟ در پاسخ به این پرسش اصلی این فرضیه مطرح میشود که نوسازی و
توسعه اقتصادی در
روسیه به خاطر دولتی بودن هیچگاه نتوانسته عمقاجتماعی بیابد و در نتیجه همچنان سطحی و آسیبپذیر مانده است. هدف اصلی در این مقاله، بررسی روند نوسازی در
روسیه ۱ معاصر و اتخاذ سیاستهای دولت برای
توسعه اقتصادی در راستای ایجاد
دولت رفاه است. لذا این مطالعه، تلاش دارد ضمن بیان ضرورتهای تاریخی برای ایجاد نوسازی اقتصادی در
روسیه به روشها و سیاستهای دولت در
روسیه امروزی بپردازد.