ضبط و
مصادره در فقه
امامیه به شکل اخص و فقه اسلامی به طور اعم ، یکی از روشهای بسیار مهم در پیاده سازی قوانین دینی و اسلامی جهت جلوگیری از انتشار جرم و آسیب های اجتماعی و در نهایت عدالت اجتماعی می باشد. از طرفی در حقوق جزا و قوانین جزائی واژه
ضبط به دو طریق انشایی و
اعلامی مورد استعمال واقع گشته و بسیاری از حقوقدانان آن را با
مصادره مرادف و هم معنا دانسته و در مورد چگونگی آن به تبادل نظر پرداخته اند.هدف این مقاله بررسی موضوع
ضبط و
مصادره اموال و چگونگی آن از نظر فقه اسلامی می باشد. نتایج این پژوهش به ما نشان داد اخذ و
مصادره مال هم از باب استرداد و هم از باب مجازات های جایگزین به عنوان حربه ای برای تنظیم امور مدنی و سیاسی ، مذهبی مورد استفاده واقع می گردد. این موضوع در قوانین جزایی کشور ایران که الهام گرفته از فقه
امامیه نیز هست به دو صورت الزامی و اختیاری منعکس گشته و عمده مطالب محوری آن مرادفت با واژه
ضبط و
مصادره بوده و حول محور اجرای عدالت مدنی و سیاسی مذهبی می باشد روش داده پردازی در این اثر به صورت توصیفی تحلیلی بوده و گردآوری منابع در آن به صورت کتابخانه ای می باشد.