بررسی و تحلیل اصول و قوانین حقوق بین الملل در زمینه تعهد دولت ها در راستای ضرورت مقابله باجنایات بین المللی abstract
معمولا واژگان »جنایت جنگی «، »جنایت علیه بشریت « و »نسل کشی « به جای یکدیگر به کار می روند، گویی همگی به اعمال یکسانی دلالت می کنند. اما، این کلمات دارای تعاریف دقیق حقوقی و مفاهیم و پیامدهای متفاوتی هستند. اعمالی همچون شکنجه ، تجاوز، برده داری و حبس غیرقانونی هم به عنوان جرائم معمولی قابل مجازات هستند هم بسته به شرایط به عنوان
جنایات جنگی یا جنایت علیه بشریت . از آنجاکه
جنایات بین المللی آثار سوء بسیار زیادی بر امنیت و نظم جامعه بین المللی می گذارد فلذا مقابله با
جنایات بین المللی به عنوان یک تکلیف و اصل کلی برای تمامی کشورها درنظر گرفته شده تا بدین سان طبق این قاعده نظم کلی در جامعه بین المللی حاکم شود. جامعه بشری از دیرباز در کنار جرائم خرد و کلان داخلی با جرائم و
جنایات بین المللی از قبیل جنایت جنگی , نسل کشی و جنایت علیه بشریت دست به گریبان بوده است . در طی سالیان متمادی تلاش های گسترده ای برای مقابله با این قبیل جنایات و جنایتکاران صورت گرفته است . همانطور که اشاره داشتیم طبق اصل صلاحیت جهانی ، بعضی از جرائم بین المللی به قدری اهمیت دارند که دولت ها ملزمند مرتکبین آن جرائم را فارغ از ملیت آنها یا محل ارتکاب جرم پای میز عدالت آورند. این یک اصل حقوق عرفی است و بدان معنی است که کلیه دولت ها باید از آن پیروی کنند. در این مقاله که به روش تحلیلی -توصیفی نگارش شده است قصد داریم به بررسی و تحلیل اصول و قوانین
حقوق بین الملل در زمینه تعهد دولت ها در راستای ضرورت مقابله باجنایات بین المللی بپردازیم .