بررسی کروموزومی گونه بلوط بلندمازو (Quercus castaneifolia) در رویشگاه های شمال ایران abstract
به منظور تعیین کاریوتیپ و ساختار کروموزومی گونه بلوط
بلندمازو (Quercus castaneifolia)، از شش جمعیت از گونه مذکور در شمال کشور استفاده شد. با استفاده از مریستم ریشه، پس از اجرای مراحل پیش تیمار، تثبیت، هیدرولیز و رنگآمیزی نمونههای میکروسکوپی تهیه و مطالعه شدند. نتایج نشان داد که در کلیه سلولهای مورد بررسی هر جمعیت، تعداد کروموزوم پایه ۱۲ = x و همگی دیپلوئید بودند. برای بررسی تنوع بین جمعیتها تجزیه واریانس و مقایسات میانگین بر اساس ۵ پارامتر مورفولوژی کروموزوم شامل طول کروموزوم، طول بازوی بلند، طول بازوی کوتاه، نسبت بازوی بلند به کوتاه و شاخص سانترومری انجام شد. نتایج وجود تفاوت معنیدار را از نظر صفات طول کروموزوم، طول بازوی بلند و طول بازوی کوتاه میان جمعیتهای مورد بررسی نشان داد. فرمول کاریوتیپی در کلیه جمعیتهای مورد مطالعه m۱۲ بدست آمد. جمعیتهای مورد مطالعه همگی از نظر دستهبندی کروموزومی در کلاس B استبینز قرار گرفتند که نشاندهنده وجود تقارن متوسط در کاریوتیپهای مورد مطالعه میباشد. سایر شاخصهای تقارن کروموزومی نیز مبین متقارن بودن نسبی کروموزومها در کلیه جمعیتها بود که نشان میدهد این گونه از نظر تکاملی ابتدایی و تکامل نیافته است. نتایج تجزیه به مولفههای اصلی بر اساس پارامترهای مورفولوژی کروموزوم نیز نشان داد که در تبیین مولفه اول، صفات طول کروموزوم و طول بازوی بلند اهمیت بیشتری داشتند و از آنجا که مولفه اول به تنهایی حدود ۶۴% از واریانس کل را پوشش میدهد، میتوان نتیجه گرفت که صفات طول کروموزوم و طول بازوی بلند بیشترین تاثیر را در تنوع داشتند. تجزیه خوشهای نیز جمعیتهای مورد مطالعه را در دو خوشه مجزا طبقهبندی نمود. جمعیتهای مربوط به ارتفاعات مختلف جنگلهای تالش در گیلان در یک خوشه و سایر جمعیتها که مربوط به جنگلهای میان بند استانهای مازندران و گلستان بودند، در خوشه دیگر جای گرفتند.