بسیاری از کشورها افرادی را در قدرت داشته اند که دیوانه و تشنه پول بودند. از همه نوع، که ممکن است با تاریخ کشور مرتبط باشد. صاحبان قدرت تبدیل به غاصبانی شده اند که به قوانین، قانون اساسی و قوانین اتحادیه اروپا اهمیتی نمی دهند و از مجازاتی نمی ترسند. کسانی که با این سوابق مخالف هستند، دشمن، قاتل یا متهم به تبلیغ می شوند. کشور به دو اردوگاه تقسیم شده است - آنهایی که از دولت فعلی حمایت می کنند و آنهایی که مخالف آن هستند. این پیامدها نه تنها بر افراد تاثیر می گذارد، بلکه گاهی به کل شهرداری هایی که حزب حاکم فعلی در آن انتخابات شکست خورده است، گسترش می یابد. ناآگاهی یا فقدان دانش مدنی می تواند باعث شود برخی از رای دهندگان این واقعیت را نادیده بگیرند/ متوجه نشوند که انفعال آنها با این وجود از دولت فعلی حمایت می کند. برای مبارزه با این پدیده، آموزش غیررسمی شهروندی بسیار مهم است که به شیوه ای مستمر و دارای بار عاطفی انجام شود و جنبه های مثبت شهروندی آگاهانه را جلب کند و به
سیاست دلسرد نکند. ارزش
دموکراسی را باید آموخت. مردم باید برای بحث
دموکراسی باز شوند و رسانه ها نیز باید چنین پیام های مثبتی را تکرار کنند. همچنین مهم است که آنچه را که تاکنون اتفاق افتاده است به خاطر بسپارید.