جغرافیای سیستان و رستم شاهنامه، با اتکا بر محرومیت این خطه

زابلستان یکی از مناطق اساطیری شاهنامه فردوسی و مرز شرقی ایران قدیم بوده، که در اطراف دریاچه هامون تا حدود زابل فعلی، از جنوب غرب افغانستان و قسمتی از پاکستان، در مجاورت این منطقه را در بر می گرفته است.غزنه و مساحت بین خراسان و هندوستان، بخشی از سیستان بزرگ بوده، که شامل چندین شهر از جمله دایکندی قندهار » زابل »غزنه یکتیا و فراه بوده و خانات زابلستان، در این دوره به دلیل آب فراوان و پوشش گیاهی خوب و رودخانه و دریاچه هامون، یکی از بهترین زیستگاه های طبیعی آن دوره را در اختیار داشته اند. که دارای تمدنی درخشان و بی بدیل بوده است. و رستم پهلوان نام آورین ترین چهره شاهنامه؛ فرزند زال و رودابه که دارای شخصیت متعالی و کاملی از خرد ورزی ست. از این خطه ظهور یافته است.رستم صرفا جنگاور میادین جنگ ها و دفاع از تمامیت ایران نبوده است. بلکه در قالب حکمرانی انساندوست و صدیق و با تقوی ست.. او در واقع حتی بیشتر از اسطوره های دیگری چون بهرام گور یزد گرد، هرمزد، یک انسان آرمانی است .به این دلیل حکیم فردوسی، هفت مرحله از هفت خان رستم را که چون نگین انگشتری بر تارک هزار پیت شعر به هم تنیده شده ی رستم و سهراب و اسفندیاره می درخشد به نبرد تهمتن، اختصاص داده است.گذشته از افتخارات ایرانی مندرج دوره شاهنامه، امروزه در نواحی سیستان خصوصا در دهه های اخیر، این منطقه فرهنگ پرور و کهن دیار رو به زوال نهاده وعدم رسید گی کافی به این نواحی از کشورمان احتمال نیمه خاموشی و کم انگاشتی رستم دستان را نیز در اذهان روشنفکران در پی خواهد داشت.تا فرصت باقیست، بایستی جهت نجات خاک خشکیده سیستان و محرومیت از هوای پاک و آبادانی و کاهش مهاجرت و احقاق حقوق شهروندان مومن آن خطه، متفقا با دولت و ملت کوشید. در این مقاله اولا سعی می کنیم که با توضیح جامع جغرافیای سبز سیستان در سده چهارم و پنجم هق به دورنمای سیستان بزرگک قدیم رسیده ودر ثانی؛ به بررسی عوامل محرومیت زایی، چون عدم پرداخت حق آبه به سیستان امروز، سیاست ضعیف دول مختلف، عدم توجه به فرهنگ کهن سیستان کاهش سرمایه گذاری، و ومرزی بودن ودور افتادگی این شهر ومهاجرت نبروی کار و سرمایه انسانی، خواهیم پرداخت.

Keywords:

جغرافیای سیستان , شاهنامه , کم انگاشتی , رستم , محرومیت