تاثیر مدل برنامه ریزی شده بر کیفیت حسابرسی با تاکید برمعیارهای رفتاری و هویت فرهنگی زنان حسابرس

هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مدل برنامه ریزی شده بر کیفیت حسابرسی با تاکید برمعیارهای رفتاری و هویت فرهنگی زنان حسابرس بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان حسابرس شاغل در موسسات حسابرسی بود. روش نمونه گیری پژوهش دردسترس بود و تعداد ۳۵۰ نفر زنان حسابرس شاغل به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رفتار در جهت استفاده از هوش مصنوعی برای کیفیت حسابرسی چن در سال( ۲۰۲۲)، پرسشنامه نگرش مقیمی (۱۳۹۷)، پرسشنامه هنجار ذهنی وانگ(۲۰۲۲)، پرسشنامه کنترل رفتاری ادراک شده حسابرسی جنسن(۲۰۲۱)، پرسشنامه قصد رفتاری داوتانس و دیماتولوس در سال (۲۰۱۷) و پرسشنامه هویت فرهنگی طاهری(۱۳۹۲ ) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون ، تحلیل مسیر و از نرم افزارهای spss-۲۶ و smart pls-۴ استفاده شد. نتایج نشان داد که نگرش از طریق قصد رفتاری با میزان۱۹/۰- ، هنجار ذهنی از طریق قصد رفتاری با میزان ۳۰/۰ ، کنترل رفتاری ادراک شده حسابرسی از طریق قصد رفتاری با میزان ۳۴/۰ و هویت فرهنگی از طریق قصد رفتاری با میزان ۶۲/۰ به طور غیرمستقیم و رفتار در جهت هوش مصنوعی برای کیفیت حسابرسی را پیش بینی می کند. هم چنین مدل از نیکویی برازش مطلوبی برخوردار بود. در نهایت زنان در نمونه مورد بررسی از نظر هنجار ذهنی، نگرش ،کنترل رفتاری ادراک شده حسابرسی، قصد رفتاری و هویت فرهنگی در موسسات حسابرسی نقش مهمی را ایفا می کنند و می توانند در جهت بهبود کیفیت حسابرسی گام مهمی را بردارند.

Keywords:

هوش مصنوعی , هنجار ذهنی , نگرش , کنترل رفتاری ادراک شده حسابرسی , قصد رفتاری , هویت فرهنگی