مروری سیستماتیک بر استفاده از ابزارهای علوم اعصاب مصرف کننده در حوزهاوقات فراغت

امروزه صنایع مختلف از ابزار علوم اعصاب مصرف کننده استفاده کرده و در زمینه جذب مشتری به موفقیت های متعددی دست یافته اند که این موفقیت به دلیل دستیابی به ناخودآگاه افراد می باشد . محققان باید پیش از بررسی رفتار مصرف کننده بدانند کدام معیار شناختی و یا عاطفی را برای اندازه گیری نیاز دارند زیرا برای پاسخ به سوالات تحقیق در مورد مصرف کننده در حوزه علوم اعصاب مصرف کننده هر ابزار دارای مزایا و معایب منحصر به فرد خود بوده و قادر به اندازه گیری پارامترهای محدودی خواهد بود. اغلب محصولات انتخاب شده توسط مشتریان به دلایلی انجام می گیردکه مشتری از آن آگاهی ندارد از این رو هدف این پژوهش بررسی مطالعات ابزارهای علوم اعصاب مصرف کننده در حوزه اوقات فراغت به عنوان روشی است که با آن می توان به ناخودآگاه مشتری دست یافت، این مقوله اصول عصب شناسی را برای درک رفتار مصرف کننده و فرآیندهای تصمیم گیری به کار می گیرد و به کمک آن می توان محرک های عاطفی و شناختی که مصرف کنندگان را به تصمیم گیری در مورد خرید سوق می دهد کشف کرد که این موجب می شود تا کسب و کارها استراتژی خود را به گونه ای تنظیم کنند تا پاسخ مطلوبی از مخاطبان هدف خود دریافت کنند. روش پژوهش انجام شده به صورت کتابخانه ای است. ما با جست و جوی نظام مند بر اساس کلیدواژگان مرتبط پرتکرار با علوم اعصاب مصرف کننده که شامل : بازاریابی عصبی، علوم اعصاب مصرف کننده، الکتروانسفالوگرام، ردیاب چشم و اوقات فراغت بود در پایگاه اطلاعاتی گوگل اسکالر به ۱۴ مقاله دست یافتیم و با بهره گیری از راهنمای استاندارد پریسما تعداد ۹ مقاله به دلیل تکراری بودن، فصل کتاب یا پایان نامه بودن، غیرتجربی بودن و یا نامرتبط بودن حذف گردیدند و سپس از ۵ مقاله باقی مانده اقدام به خلاصه سازی و مرتب کردن اطلاعات در خصوص مطالعات صورت گرفته در حوزه علوم اعصاب مصرف کننده و اوقات فراغت کردیم. نتایج نشان داد که اولا مقالات و پژوهش های صورت گرفته در حوزه علوم اعصاب مصرف کننده و اوقات فراغت بسیار محدود بوده و ثانیا اکثر این پژوهش ها در خصوص صنعت گردشگری و یا شرکت های مرتبط با سفر می باشند. همچنین با توجه به موفقیت سایر صنایع در بهره گیری از علوم اعصاب مصرف کننده و پتانسیل صنعت گردشگری و جذابیت مقوله ورزش استفاده از آن در صنعت گردشگری و ورزش نیز امری منطقی به نظر می رسد. نوآوری: متاسفانه پژوهش های صورت گرفته در حوزه ارتباط اوقات فراغت با علوم اعصاب مصرف کننده خصوصا در داخل کشور کم و محدود بوده، از این رو ما سعی داریم با نگارش این مقاله گامی در حل کردن این خلا پژوهشی برداریم.

Keywords:

علوم اعصاب مصرف کننده , بازاریابی عصبی , الکتروانسفالوگرام , ردیاب چشم , اوقات فراغت