نقش عوامل محیطی و تجربه های استرس زا در شکل گیری دیسلکسیا: آیا تروما یک فاکتور موثر است؟ abstract
این مقاله با استفاده از یک روش پژوهش مروری سیستماتیک و پیچیده، به بررسی نقش عوامل محیطی و تجربه های استرس زا، به ویژه تروما، در شکل گیری و تشدید
دیسلکسیا می پردازد. برای دستیابی به جامع ترین نتایج، ابتدا یک استراتژی جستجوی دقیق در پایگاه های داده های علمی معتبر از جمله PubMed، Scopus، Web of Science، و PsycINFO طراحی و اجرا شد. در این فرآیند، تمامی مقالات مرتبط با کلیدواژه های مرتبط با دیسلکسیا، عوامل ژنتیکی و عصبی، تجربیات استرس زا، تروما، محیط خانوادگی و اقتصادی-اجتماعی، و محیط آموزشی، از سال ۲۰۰۰ تا کنون، انتخاب شدند.پس از جمع آوری داده ها، مطالعات بر اساس معیارهای ورود و خروج مشخص شده، مورد ارزیابی قرار گرفتند و کیفیت آنها با استفاده از ابزارهای استاندارد ارزیابی ریسک سوگیری سنجیده شد. در ادامه، با استفاده از روش های تحلیل متا، یافته های کمی و کیفی ادغام و تحلیل شدند تا تعاملات بین عوامل ژنتیکی و محیطی در
دیسلکسیا شناسایی و بررسی شود. به ویژه، مطالعاتی که به بررسی دوقلوها و استفاده از تکنولوژی های پیشرفته در تشخیص و مداخلات فردی می پردازند، به عنوان مطالعات کلیدی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند.این مقاله با ارائه تحلیلی جامع از شواهد موجود، تلاش می کند تا نقش تروما و سایر عوامل محیطی در کنار عوامل ژنتیکی و عصبی را در شکل گیری
دیسلکسیا روشن سازد و توصیه هایی برای شخصی سازی مداخلات آموزشی و درمانی بر اساس پروفایل های فردی کودکان مبتلا به
دیسلکسیا ارائه دهد. این رویکرد پژوهشی نه تنها به درک عمیق تری از
دیسلکسیا کمک می کند، بلکه می تواند راهنمایی برای تحقیقات و مداخلات موثرتر در آینده فراهم آورد.