این مقاله به بررسی رابطه میان آموزش هنر، آموزش موزه و آموزش نمایش در
دوره ابتدایی می پردازد. هنر به عنوان یک ابزار قدرتمند آموزشی، نقش مهمی در توسعه خلاقیت، تفکر انتقادی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ایفا می کند. آموزش موزه، با ارائه تجارب یادگیری غنی و تعاملی، به دانش آموزان این امکان را می دهد که با آثار هنری و فرهنگی آشنا شوند و ارتباط بیشتری با تاریخ و فرهنگ خود برقرار کنند. آموزش نمایش نیز به عنوان یک شیوه آموزشی فعال، به فراگیران کمک می کند تا احساسات و تجربیات خود را به شیوه ای خلاقانه ابراز کنند. این نوع آموزش می تواند به تقویت مهارت های ارتباطی، همکاری و اعتماد به نفس دانش آموزان کمک کند. در این مقاله، به بررسی چگونگی هم افزایی این سه حوزه آموزشی پرداخته می شود و نشان داده می شود که چگونه ادغام آموزش هنر، موزه و نمایش می تواند به بهبود فرآیند یادگیری و توسعه مهارت های اجتماعی و عاطفی دانش آموزان کمک کند. تحقیقات نشان می دهند که این رویکرد یکپارچه نه تنها به افزایش انگیزه و علاقه مندی دانش آموزان به یادگیری کمک می کند، بلکه به ایجاد فضایی خلاق و پویا در کلاس های درس نیز منجر می شود. در نهایت، این مقاله به اهمیت همکاری میان معلمان هنر، موزه داران و هنرآموزان در طراحی برنامه های آموزشی متنوع و موثر تاکید می کند و پیشنهاداتی برای بهبود این روند ارائه می دهد.