این مقاله به بررسی وضعیت کشورهای جهان سوم، چالش های توسعه نیافتگی و تفاوت های آن ها با کشورهای توسعه یافته می پردازد. کشورهای
جهان سوم به دلیل فقر شدید، ضعف ساختارهای دموکراتیک، و مشکلات سیاسی-اجتماعی مانند کشمکش های قومی و مذهبی، در موقعیت ناپایداری قرار دارند. علاوه بر این، این کشورها در تجارت جهانی سهم اندکی دارند و به طور معمول از منابع طبیعی خود برای جبران کسری موازنه تجاری خود استفاده می کنند. مقاله همچنین به بررسی تاریخچه و علل نابرابری های جهانی، به ویژه در زمینه های اقتصادی و سیاسی، می پردازد و تحلیل می کند که چگونه سیستم های حکومتی
الیگارشی (اندک سالاری) در بسیاری از این کشورها به تداوم فقر و نابرابری اقتصادی منجر شده است. در مقابل، کشورهای توسعه یافته مانند
آمریکا و
بریتانیا با شکل گیری نهادهای دموکراتیک و انقلاب های سیاسی توانسته اند به سطح بالاتری از توسعه اقتصادی و اجتماعی دست یابند. در این راستا، مقاله به بررسی انقلاب ها و تحولات سیاسی در کشورهای مختلف، به ویژه بهار عربی و تحولات آن در منطقه خاورمیانه، پرداخته و بر لزوم اصلاحات سیاسی و اقتصادی برای مقابله با نابرابری های جهانی تاکید دارد.