فرزندخواندگی به عنوان یکی از راهکارهای حقوقی و اجتماعی برای
حمایت از کودکان بی سرپرست، در نظام های حقوقی مختلف دنیا از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این نهاد علاوه بر تامین نیازهای مادی کودکان، نقش مهمی در تامین امنیت روانی، اجتماعی و هویتی آن ها ایفا می کند. در ایران،
فرزندخواندگی با چالش های متعددی مواجه است که عمدتا ناشی از تعارض میان اصول فقهی و مقتضیات حقوق مدنی است. تصویب قانون
حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست در سال ۱۳۹۲، گامی مهم در جهت حمایت از این کودکان محسوب می شود، اما اجرای آن با موانع و نواقصی همراه است که نیازمند بررسی های دقیق تری است.نظام حقوقی ایران تا چه میزان توانسته است حقوق
کودکان بی سرپرست را در فرآیند
فرزندخواندگی تامین کند؟ در این مقاله به بررسی مبانی حقوقی و فقهی
فرزندخواندگی در ایران، مقایسه تطبیقی قوانین
فرزندخواندگی در ایران و سایر کشورها، چالش های قانونی، فرهنگی و اجتماعی
فرزندخواندگی در ایران و ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت حقوقی فرزند خواندگی پرداخته شده است.در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای و با بهره گیری از منابع معتبر داخلی و بین المللی، از جمله کتب حقوقی، مقالات علمی، اسناد قانونی و گزارش های سازمان های بین المللی گردآوری شده است. پس از جمع آوری داده ها، با تجزیه و تحلیل محتوای حقوقی و مقایسه تطبیقی میان
نظام حقوقی ایران و سایر کشورها، سعی شده است نقاط قوت و ضعف قوانین مرتبط با
فرزندخواندگی شناسایی شود. همچنین در تحلیل داده ها، رویکردی انتقادی نسبت به چالش های موجود در اجرای قوانین
فرزندخواندگی اتخاذ شده است تا بتوان راهکارهای مناسبی برای بهبود وضعیت حقوقی
کودکان بی سرپرست ارائه داد.