مناطق حفاظت شده دریایی برای تحقق اهداف دهه اقیانوس سازمان ملل و هدف چهاردهم توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت هستند. با این وجود، این مناطق اغلب تنها به عنوان پارک هایی روی کاغذ تعریف شده اند و به دلیل کمبود منابع مالی و انسانی، از اثربخشی لازم برخوردار نیستند. افزون بر این، محدودیت هایی که بدون ارائه جایگزین یا جبران به جوامع محلی تحمیل می شود، سبب شکل گیری تعارضات و ضعف در
حکمرانی موثر می شود. مناطق حفاظت شده دریایی باید بتوانند به طور هم زمان با سه چالش کلیدی روبرو شوند: حفظ و احیای اکوسیستم ها و تنوع زیستی، توسعه اقتصادی مبتنی بر دریا به صورت پایدار و عادلانه، و تغییر تعامل انسان ها با اقیانوس. برای پاسخ به این چالش ها، لازم است مدل های مدیریتی این مناطق راهکارهایی برای ارزش گذاری سرمایه های طبیعی ارائه کنند و هم زمان مشارکت جوامع محلی و سایر ذینفعان را در فرآیندهای
حکمرانی تقویت نمایند. حفاظت از تنوع زیستی دارای مزایای اقتصادی مستقیم و غیرمستقیم برای بخش های مختلف اقتصاد به ویژه
گردشگری طبیعت است.
گردشگری طبیعت معمولا به عنوان ابزاری برای تقویت سرمایه طبیعی و همزمان حفاظت از مناطق حفاظت شده مورد استفاده قرار می گیرد. مطالعات بسیاری در سراسر جهان، به ویژه در قرن ۲۱، درباره
گردشگری طبیعت انجام شده است. در این مقاله، به روش مرور منابع و تحلیلی توصیفی ارتباط بین توسعه گردشگری طبیعت، رشد اقتصاد آبی پایدار، و تلاش ها برای حفظ اقیانوس مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل های انجام شده نشان داد که توسعه
گردشگری طبیعت همراه با مشارکت جامعه، نقشی کلیدی در دستیابی به توسعه پایدار در این مناطق دارد. با این حال، فرصت هایی برای ایجاد نوآوری های بیشتر در راستای بهبود
حکمرانی مطلوب دریایی همچنان وجود دارد.