به مجموعه قواعد و مقرراتی که در یک چهارچوب مشخص درصدد است زمینه را برای یک فعالیت رقابتی فراهم کند،حقوق رقابت گفته می شود.
حقوق رقابت می تواند در صورتی که
بازار از مسیر اصلی خود منحرف شد آن را به حالت عادیبازگرداند. امروزه یکی از شاخه های مستقل حقوق عمومی،
حقوق رقابت می باشد که بر خلاف قوانین مرسوم مسئولیتمدنی در تلاش است تا در رابطه دو جانبه واردکنندگان بالقوه و زیاندیدگان تعادل را ایجاد نمایند. از اهداف کلی و اجتماعیحقوق رقابت می توان به دنبال کردن، جلوگیری از توافق های مضرر برای عملکرد صحیح بازار، تنظیم بازار، کاهش تصدیگری دولت، حمایت از حقوق مصرف کنندگان منع انحصار و تراکم قدرت و ثروت اقتصادی در دست عده ای اشاره کرد. مادر این پژوهش درصدد هستیم
حدود دخالت دولت در
بازار با توجه به قواعد
حقوق رقابت را به صورت فقهی و حقوقی موردبررسی قرار دهیم. در دنیای معاصر امروز که کیفیت و تنوع کالا بسیار می باشد. رقابت در
بازار کالا افزایش می یابد و ممکناست به روش های مختلف و تحت تاثیر شرایط اجتماعی، اقتصادی و غیره حقوق فروشندگان و خریداران پای مال گردد.همچنین انحصار می تواند باعث از بین رفتن تلاش و انگیزه برای کسب و کار گردد که یکی از مهم ترین اهداف اسلام میباشد. به همین سبب لازم و ضروریست تا ویژگی های رقابت را با بررسی قواعدی همچون لاحرج و لاضرر مورد بررسی قراردهیم و به حل این مشکل اجتماعی بپردازیم. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزارکتابخانه ای می باشد. موارد لزوم دخالت
دولت از
حقوق رقابت در
بازار شامل: عدالت، آزادی اختیار در قراردادها، دلایلمطلوبیت
بازار از دیدگاه فقه امامیه، نقش حکومت اسلامی در کنترول
بازار و تجارت آزاد و اصول و قواعد کلی اسلام در ترویجو کنترول رقابت می باشد. دخالت
دولت در اقتصاد از جمله مهم ترین مبانی اقتصاد اسلامی به شمار می رود که بر اساسآن
دولت برای نظارت فعالیت های اقتصادی و کنترول آن دارای اختیارات فراوانی می باشد.