شمای کلی از مطالعات خاورشناسان با تکیه بر بیان عرصه ها، آسیب ها و امتیازات تحقیقات استشراقی در حدیث شیعه abstract
مطالعات و تحقیقات حدیثی
خاورشناسان دامنه وسیعی دارد و نگاشته های آنان در این محدوده حجم بسیاری از کتابخانه های تخصصی حدیث را در خود جای داده است. این موضوع با پیروزی انقالب اسلامی ایران رشد چشمگیری پیدا کرد و همزمان در کنار مراجعه به منابع حدیثی اهل سنت، تحلیل و کاوش
حدیث شیعه به طور خاص در دستور کار شرق شناسان قرار گرفت، معیار این پژوهش ها از صدها مقاله، رساله و کتاب فراتر رفته و گستردگی آن کم و بیش همه ی اقسام شاخه های حدیث پژوهی در شیعه را شامل می شود. از این رو می توان گفت میراث حدیثی مسلمین، دیربازی است که از جمله محورهای مهم مطالعات
مستشرقان در گرایش اسلامشناسی قرار گرفته است. حال در این بین سوالی که مطرح می شود این است که مطالعات
خاورشناسان در
حدیث شیعه به چند طبقه دسته بندی می شوند؟ و اساسا چه آسیب ها و امتیازاتی بر این مطالعات مترتب است؟ از بررسی پژوهش های حدیثی
خاورشناسان چنین برمی آید که آنها مطالعات خود در این زمینه را به پنج طبقه مطالعات رجالی «و»
منابع حدیث «،» فقه الحدیث «،» تاریخ حدیث «،» کلیات حدیث « تقسیم» و سندی حدیث بندی کرده اند. و همچنین در نتیجه این پژوهش آشکار گردید که
مستشرقان در مطالعات خویش از تمامی منابع موثق و راهگشای شیعی بهره نبرده اند بلکه بیشتر مطالب خود را وامدار منابع جانبدارانه اهل سنت هستند، و همین مطلب باعث شده که بنیه نص در
حدیث شیعه را تخریب کنند یعنی اگر نگوییم که
مستشرقان اهداف آن ها از این بحث ها غرضورزی و تخریب بوده حداقل کاری که می کنند تردید افکنی در روایات شیعه است. بنابراین نوشتار پیش رو بر آن است تا با کاوش و مراجعه به آثار مکتوب