این مقاله به مطالعه
تطبیقی نظامهای آموزشی منتخب در کشورهای مختلف با
نظام آموزشی ایران می پردازد و تلاش دارد تا با بررسی این نظامها، به شناسایی نقاط قوت و ضعف
نظام آموزشی ایران پرداخته و پیشنهاداتی جهت بهبود آن ارائه دهد. با استفاده از روش مرور ادبیات و تحلیل ثانویه داده ها، تحقیق بر روی ابعاد مختلف آموزشی نظیر ساختار برنامه درسی، روش های تدریس، نقش معلم، و بهره برداری از
فناوری متمرکز شده است. در جوامع پیشرفته، سیستم های آموزشی اغلب به سمت شخصی سازی یادگیری، تقویت مهارت های انتقادی و خلاقیت، و استفاده گسترده از
فناوری های آموزشی حرکت کرده اند. این در حالی است که
نظام آموزشی ایران همچنان با چالش هایی نظیر تمرکزگرایی، کمبود منابع یادگیری متنوع، و محدودیت در استفاده از تکنولوژی های مدرن مواجه است. برای مثال، در کشورهای نوردیک مانند فنلاند، تاکید زیادی بر استقلال دانش آموزان و یادگیری مبتنی بر پروژه وجود دارد که منجر به نتایج آموزشی کارآمدتری شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که برخی از کشورهای موفق در عرصه
آموزش و پرورش توانسته اند با ایجاد محیط های یادگیری فراگیر و حمایتی، انگیزه و مشارکت دانش آموزان را به طور چشمگیری افزایش دهند. مطالعه
تطبیقی نشان می دهد که نقاط قوت اصلی این نظام ها شامل تربیت
معلمان با کیفیت، انعطاف در محتوا و روش های تدریس، و پشتیبانی قوی از
معلمان و دانش آموزان در استفاده از
فناوری است. در انتها، مقاله با ارائه پیشنهادات کاربردی برای
نظام آموزشی ایران نتیجه گیری می کند. این پیشنهادات شامل به روزرسانی و تنوع بخشی به برنامه های درسی، تقویت بخش های آموزشی با ابزارهای