کودکان به لحاظ شرایط خاص روحی و جسمانی و با توجه به سرعت چشمگیر جوامع بشری در معرض انواع آسیب های موجود در سطح جامعه هستند. وگاه تنها قرار گرفتن کودک در یک موقعیت نابهنجار خطر تبدیل او از یک
بزه دیده به یک بزهکار را افزایش می دهد. به همین دلیل بکارگیری انواع روشهای پیشگیرانه و تدوین قوانین در دستور کار دولت ها قرار می گیرد. از جمله این اقدامات در سطح فرا ملی می توان به پیمان بین المللی حقوق کودک به عنوان سندی مهم و الزامآور و در سطح داخلی به تصویب قانون حقوق
کودکان و نوجوانان در این زمینه اشاره نمود. لیکن به نظر هیچ یک از اقدامات مذبور و روشهای پیشگیرانه موجود، به تنهایی نمی توانند ما را به غایت حمایت و حفاظت همه جانبه از
کودکان برساند. رهیافت این تلاش تبیین انواع روشهای
پیشگیری با ذکر کاستی های موجود است . و با عنایت به اهمیت و ضرورت بحث
پیشگیری از جرم علیه
کودکان نوشتار حاضر در صدد آن است ، به این سوال، پاسخ دهد که آیا برای حمایت از
کودکان در مواجهه با جرم هر یک از این روشها به تنهایی کافیست ؟ یا برای نیل به هدف اصلی علاوه بر اینکه روشهای موجود باید مکمل یکدیگر باشند، به دستاوردهای نوین در این حوزه هم نیازمندیم .