اشتغال زنان یک پدیده اجتماعی حائز اهمیت شمرده می شود. این اهمیت از یک سو به استفاده از استعدادهای عظیم انسانی موجود در زنان برمی گردد؛ از سویی دیگر زنان نیمی از پیکره جامعه را تشکیل داده و فعالیت آنان تاثیرات قابل ملاحظه ای در عرصه های متعدد فرهنگی اقتصادی و اجتماعی دارد. مادران به عنوان بخش عظیمی از جامعه زنان، سازندگان پایه های اصلی
تمدن اسلامی هستند. در واقع، نقش مادری راهبردی ترین نقش در جامعه در جهت
انسان سازی است زیرا تا انسان ها اندیشمند، متعهد و درستکار نباشند
تمدن اسلامی برپا نمی شود. امروزه اساسی ترین و فراگیرترین چالش زیست مادران در
تمدن اسلامی مسئله
اشتغال کاذب در میان آنان است. مادران برای انتخاب شغل مناسب و دوری از
اشتغال کاذب باید به مسئله اولویت تربیت فرزند به عنوان نقش اختصاصی خود که از سایرین ساخته نیست توجه داشته باشند. همچنین، شغل نافع را برگزینند که هدف از آن پر کردن خلا یک نقش ضروری در جامعه و در راستای تحقق
تمدن اسلامی باشد. آنچه این مقاله در پی آن است بیان عوامل نیل روزافزون به
اشتغال کاذب در زیست مادران معاصر است. ضرورت بررسی این عوامل از آنجا نشات می گیرد که
اشتغال کاذب در مادران معاصر سبب تاثیرات مخرب در
تمدن اسلامی از جمله کاهش فرزندآوری و کاهش کیفیت تربیت فرزند گشته است. همچنین، در صورت عدم شناخت این عوامل نمی توان به درستی به مدیریت و مقابله با این چالش پرداخت.