بررسی کاربرد مکانیزم های دفاع روانی فروید در قصیده منع سفر خاقانی به خراسان abstract
مکانیزم های دفاع روانی از مباحثی است که در اوایل قرن بیستم توسط زیگموند
فروید مطرح شد. ساختار شخصیت انسان از سه بخش نهاد، من و فرامن تشکیل شده است. در صورت بروز
ناکامی و تعارض، انسان دچار استرس و فشار روانی می شود و اینجاست که من، با کاربرد برخی مکانیزم های دفاعی، از آسیب پذیری انسان جلوگیری می کند. مکانیزم ها را می توان در چهار طبقه آسیب زا، نابالغ، روان رنجور و بالغ دسته بندی کرد. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، به بررسی واکنش های
خاقانی به یکی از منابع استرس زای زندگی اش یعنی جلوگیری از سفر وی به خراسان، بر اساس مکانیزم های دفاع روانی می پردازیم.
خاقانی در این
قصیده بیشتر از مکانیزم های روان رنجور بهره برده است. او کمترین میزان کاربرد مکانیزم ها را از گروه آسیب زا داشته و از مکانیزم های بالغ و نابالغ تقریبا به صورت یکسان استفاده کرده است. مهم ترین مکانیزم هایی که در تمام
قصیده بارز است، مکانیزم های فرافکنی، انفعال، تسلیم شدن، تظاهر و بی قراری است.
خاقانی با گزینش ردیف نگذارند، انفعال و فرافکنی خود را نمایان می کند و در نهایت با مکانیزم تحریک، به دنبال اغوای ماموران با رشوه است تا بلکه او را از بند رها کنند که البته در این امر نیز ناکام می ماند. در هیچ بخش از قصیده، نشانه ای از مکانیزم پرخاشگری دیده نمی شود و
خاقانی از عواقب عتاب به حاکم و انتقاد به تصمیمات وی آگاه است. فشار روانی وارده بر
خاقانی بر اثر
ناکامی از رسیدن به مطلوب بسیار زیاد است و او بارها از مکانیزم های متفاوت برای کاهش استرس خویش استفاده می کند و حتی در مواردی رگه های مازوخیسم و پرخاشگری انفعالی نیز در این
قصیده مشهود است.