بررسی سیاست خارجی رضا شاه پهلوی در ارتباط با دولت های قدرتمند اروپایی (آلمان، انگلیس و شوروی) abstract
با ظهور
رضاشاه فصل نوینی در تاریخ ایران آغاز شد؛ فصلی که تضادها و تنش های زیادی را در امور مختلف به همراه داشت و ظاهرا تلاشی برای نوسازی و بازسازی کشور بود. در این دوره نیروی اصلی در
سیاست خارجی کشور، نیروی
ملی گرایی بود که از طرف حکومت تبلیغ می شد و برای اولین بار مفهوم منافع ملی را در
سیاست خارجی ایران وارد کرد. در این مقطع در برخورد با قدرت های بزرگ مفاهیمی چون استقلال، تمامیت ارضی و احیای کشور باستانی ایران تاثیر عمده ای بر عملکرد پهلوی اول گذاشت. براساس اهمیت موضوع اخیر، مقاله حاضر با روشی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی با طرح این «سوال کهاستراتژی حاکم بر
سیاست خارجی ایران در ارتباط با دولت های قدرتمند آلمان،
روسیه و انگلستان در دوره
رضاشاه چه بود و این استراتژی چه تاثیری بر روابط ایران با کشورهای دیگر داشته» است؟ این مبحث را مورد واکاوی قرار داده است. در این میان یافته های پژوهش نشان می دهد؛ استراتژی
رضاشاه در فرآیند رقابت استعماری شوروی و بریتانیا در ایران برقراری روابط دوستانه با آنها و ایجاد موازنه میان این دو قدرت بود. لیکن ضمن برقراری روابطی دوستانه با آنان برای خنثی کردن آنها با بی طرفی در سیاست جهانی و رابطه دوستانه با
آلمان به عنوان یک نیروی سوم به برقراری موازنه میان
روسیه و
انگلیس پرداخت.