امروزه هدف فعالان احقاق حقوق زن، شناساندن
زنان به عنوان یکی از مهم ترین گروه های بزه دیدگان آسیب پذیر و در نتیجه، شناسایی راهکارهایی است که با پیشگیری از وقوع یا تکرار خشونت، به بهترین شکل ممکن، از
زنان بزه دیده حمایت کنند. مطالعه سیر توجه به
بزه دیده در طول تاریخ
حقوق کیفری و جرم شناسی بیانگر آن است که در سال ۱۹۴۸ میلادی
بزه دیده شناسی علمی (نخستین) نقش
بزه دیده در ارتکاب جرم مورد توجه قرار گرفت. در این رویکرد از
بزه دیده شناسی
بزه دیده شخصیت او و رابطه وی با بزهکار در تکوین عمل مجرمانه موثر هستند . این مقاله با رویکرد خاص به حمایت از
زنان بزه دیده، ضرورت پویایی و نقش فعال نهادهای نظام عدالت کیفری و جامعه مدنی را، در قالب جلوه های تقنینی، قضائی، اجرایی و مشارکتی سیاست جنائی مطالعه می کند. هدف از انجام پژوهش حاضر چگونگی حمایت کیفری از
زنان بزه دیده در نظام کیفری ایران است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است. نتایج نشان داد در نظام عدالت کیفری نه تنها هیچگونه حمایت های افتراقی معنوی و روانی از
زنان در برابر خشونت های برخاسته از نفرت و جرایم آن در قوانین موضوعه ی ایران به رسمیت شناخته نشده بلکه حتی در اندک مواردی که مقنن تلاشی ناچیز برای حمایت از
زنان بزه دیده داشته، به دلیل ساختارهای فرهنگی موجود به این موضوع در مرحله ی عمل هدف قوانین مصوب تامین نمی شود. همچنین ثبت اظهارات و تجربه
زنان بزه دیده و خانواده آنها می تواند به کشف جرم و صدور آرای عادلانه و در نتیجه کاهش اشتباهات قضایی کمک عادلانه نماید.