در این پژوهش به بررسی
مدل همسویی تغییر ندلر به عنوان یک ابزار تشخیصی برای ارزیابی و بهبود
تغییرات سازمانی پرداخته شده است. این مدل که توسط ندلر و مایکل تاشمن ایجاد شده، بر این فرض استوار است که تغییرات موفق سازمانی زمانی رخ میدهند که استراتژی، ساختار، فرهنگ سازمانی و رفتارهای انسانی در همسویی با یکدیگر باشند. این مقاله نشان میدهد که چگونه همسویی یا عدم همسویی این عناصر می تواند بر عملکرد کلی سازمان تاثیر بگذارد و چه راهکارهایی برای مدیریت تغییرات موثر وجود دارد. با استفاده از مطالعات موردی و تحلیل های نظری، به بررسی تاثیرات همسویی و عدم همسویی این عناصر بر عملکرد سازمانی پرداخته و راهکارهایی برای شناسایی و مدیریت تغییرات ارائه شده است. همچنین به اهمیت توانایی رهبران در شناسایی و مدیریت تغییرات پرداخته و نشان میدهد که چگونه می توان با استفاده از این مدل، تغییرات موثرتری را رهبری کرد. همچنین بر این نکته تاکید شده است که همسویی تغییر نه تنها برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت ضروری است، بلکه برای بقای بلندمدت سازمان و رقابت پذیری آن در بازار نیز حیاتی است. تاکید شده است که مدیران باید به طور مداوم به دنبال همسویی در تمامی جنبه های سازمانی باشند و در صورت لزوم، اقدامات اصلاحی را به سرعت انجام دهند. این پژوهش مروری با ارائه دیدگاه های جامع و عمیق درباره مدل همسویی تغییر، به عنوان یک منبع مهم برای محققان و مدیرانی که به دنبال درک بهتر و کاربردی تر از فرآیند تغییر سازمانی هستند، مطرح شده است.