بودجه بندی مشارکتی، ابزار نوینی است که تاریخچه ی ظهور آن به کشور برزیل و شهر پرتو آلگر بر می گردد. این روشبرای اولین باردر مناطق شهری بکار گرفته شده است و دارای ریشه ی شهری می باشد. برطبق بررسی های صورت گرفته، پتانسیل و کارایی بالای اینروشدر مناطق شهری موجب شد تا برنامه ریزان و سیاستمداران از
بودجه بندی مشارکتی به عنوان روشی موثر در تخصیص بودجهنواحی روستایی استفاده نمایند. با این تفاوت که در مناطق شهری، شهردار و شهرداری مسئولیت هماهنگی امور بین دولت و شهروندانرا بر عهده داشتند اما در مناطق روستایی، این دهیاری ها و انجمن ها بودند که مسئولیت اجرای این روشرا بر عهده گرفتند. امروزهتقریباً کارایی این روشدر مناطق روستایی کشورهای مختلف به اثبات رسیده است. این روش در سطح کلان و خرد می تواند زمینه رابرای تحقق عدالت اجتماعی- اقتصادی، اثر بخشی سیاست های مالی، مدیریت مالی مزرعه و .... را فراهم آورد و منافع بسیاری را نصیبجامعه ی روستایی نماید. در این راستا این سوال مطرح می شود که آیا
بودجه بندی مشارکتی می تواند بستر ساز تحقق توسعه پایدار درکشور باشد؟ در این مطالعه که به شیوه ی توصیفی و تحلیلی صورت گرفته، ضمن بررسی ابعاد مختلف بودجه بندی مشارکتی، سعی شدهکه به معرفی مزایای این رهیافت در دو سطح کلان و خرد پرداخته شود و مراحل اجرای آن به تفصیل شرح داده شود. در پایان نقش اینروش در توسعه ی کشاورزی کشور مورد بررسی قرار گرفته است.