آنچه که امروزه در سازمان یافتگی اجتماعی - فرهنگی شهرها رخ داده است نشان از عدم هماهنگی و انسجام در بستر و ساختار اجتماعی - مکانی شهرها و از بین رفتن نظام فرهنگی جامعه و متزلزل شدن ساختارهای آن دارد. چرا که فرهنگ پدیده ای است اجتماعی که تأثیرگذار و تأثیرپذیر است بنابراین در ظرف کالبدی شهر جاریست و با از بین رفتن ساختار اجتماعی شهر در فرآیند توسعه دچار گسستگی و عدم کارایی می شود، در حالیکه در جامعه امروزی نیاز اساسی به رویکردهای اجتماعی و فرهنگی به مفهوم شهر وجود دارد و این معیارهای فرهنگی و ارزش موجود در لایه های تاریخی و اجتماعی شهر هستند که می بایست پایه و اساس هر طرح کالبدی قرار گیرند. اینها مواردی هستند که در توسعههای امروزی کمتر شاهد آن هستیم و نتیجه آن بروز شهرهایی مشوش، پراکنده و منبسط از نظر فرهنگی کالبدی و دارای محیط ها و فضاهای شهری بی کیفیت از لحاظ اجتماعی و مکانی است. در صورتیکه اگر به فرآیند توسعه به مثابه فرآیندی اجتماعی - مکانی توجه شود می تواند به بهترین نحو با پرداختن به کنش ها و رویدادهای جامعه و ساختارهایی که این کنش ها را دربر می گیرد، رخ دهد. در صورت قبول ابعاد فیزیکی و اجتماعی - فرهنگی شهر و پرداختن به این بسترها توسعه ی شهری می تواند تبلور فرهنگی جامعه از نظر تولید محیط های شهری ای باشد که پاسخگوی نیازهای رفتاری و کالبدی جامعه هستند و در واقع رهیافتی هستند به سمت توسعه ی شهری پایدار.