در نیمه دوم قرن بیستم، دینامیک غیر خطی، علوم آشفتگی، پیچیدگی، منطق مخدوش و هندسه نا اقلیدسی به عنوان علوم بعد از مدرن مطرح گردیدند.این مباحث تغییر نگرش اساسی در دیدگاه غربی از جهان کنونی به وجود آورد. اگر جهان نیوتون، جهانی ریاضی گون وهمانند یک ساعت مکانیکی قابل پیش بینی بود، جهان مدرن در حال تحول و همانند توده های ابر غیر قابل پیش بینی است، لذادانشمندان جهت تبیین جهان امروز دیگر اتکا به علوم قرن نوزده و قطعیت جهان بینی ریاضی گون مدرن ندارند.هدف از این تحقیق این است که با نگاهی مختصر به مباحثی چون تله و پروانه، نظریه آشفتگی، علم پیچیدگی،
فراکتال ها و ارتباط اینمباحث و طراحی به
معماری جدید و متفاوت از گذشته برسیم و کارهای معماران بزرگی چون فرانک گهری و دانیل لیبسکیند، مورد مطاله قرار گیرد. روش تحقیق استفاده شده از نوع تاریخی و توصیفی بوده و از روش جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است.نتیجه این تحقیق اشنایی با
معماری پرش کیهانی و چگونگی ساختار و شکل انهاست