فقر، خطرنا کترین عامل فروپاشی وآلودگی محیط زیست (چرخه شریرفقروتخریب محیط زیست)
Publish place: First International Conference on Environmental Engineering
Publish Year: 1393
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 3,464
This Paper With 23 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
EICONF01_437
تاریخ نمایه سازی: 11 اردیبهشت 1394
Abstract:
فقر پدیده ایی است که در تمام زمانها و دوره ها وجود داشته و همواره به آن توجه شده است. دلایل توجه به فقر رادر چند چیز می توان دید: یکی دلیل اخلاقی است که توسط ادیان و مذاهب مختلف بر روی آن تأکید شده است. مشاهدهفقر یک پدیده رقت انگیزی است که تأسف و تأثر بسیاری را بر می انگیزد و هر بیننده ای را به تفکر بر روی خود وامی دارد. مشاهده فقر احساس ترحم را در افراد بوجود می آورد و این یکی از دلایل توجه به فقر است. دلیل دیگر شاید به نوعی ناشی از ترسی باشد که اغنیاء جامعه به آن دچارند. فقر علاوه بر تهدید خود فقیر، به نوعی تهدیدی برای اغنیاء و نظاماجتماعی موجود نیز هست . توجه اخیر برخی از کشورهای صنعتی به موضوع فقر، شاید ناشی از نوعی احساس خطر از جانبکشورهای توسعه نیافته و فقیر است. تهدیدی که ممکن است موجب طغیان فقرا بر علیه اغنیاء باشد و سلسله مراتباجتماعی و سلسله مراتب قدرت جهانی را به هم بریزد . به نظر می رسد که دلیل دیگری را هم برای توجه به فقر می توانیافت که عبارت است ازتأثیرات محیط زیستی فقر.فقر یکی از مخرب ترین عوامل محیط زیست است . تأثیر فقر بر محیطزیست در دو سطح خرد و کلان قابل ارزیابی است. در سطح خرد کشاورزان فقیر، استفاده غیر اصولی و فزاینده از مراتع ،جنگلها،حیات وحش و …جنگل تراشی ،تغییرکاربری عرصه های منابع طبیعی برای فعالیتهای سوداگرانه،و... به عمل می آورندو برای گریز از فقر به هر عمل مخرب و آلاینده زایی دست می زنند. درسطح کلان، کشورهای فقیر عموماً صادر کننده موادخام طبیعی هستند و یا به علت ضعف تکنولوژیک و سیاست های خاص کشورهای صنعتی ، صنایع آلاینده زای فراوانی دراین کشورها مشغول به کارند. ناکامی بشر درایجاد تغییراساسی در وابستگی اش به منابع تجدید ناپذیر درشیوه های جدیدتولید ، باعث بروز بحران گردیده است. این بحرانها به واسطه گسترش مکانی سرمایه های تولیدی به مناطقی که تا به حالتوسعه نیافته اند به طور پیوسته به تعویق افتاده است. این گسترش توام با چرخه تولیدمواد معدنی موجب بروز بحران زیستمحیطی در نواحی ومناطقی میگردد که منابع قابل استخراج دارند.پیوندهای محکم و پیچیده ای میان توسعه، محیط زیست وفقر وجود دارد. گزارش جهانی توسعه درسال 1992 با این بیانیه آغاز شد : دستیبابی به توسعه پایدار و عادلانه همچنان بزرگترین چالش در برابر نوع بشر است (بانک جهانی، 1992) اکنون تعداد فقرا درجهان بیش از هرزمان دیگر است (حدود 1/5 میلیارد نفر). اغلب فقرا در نقاطی از جهان زندگی می کنند که با یک محیط زیست تخریب شده مواجه هستند و در برخی موارد خود آنها در تخریب محیط زیست خود سهم اساسیدارند! آلودگی آب وهوا حتی در کشورهای برخوردار از رشد اقتصادی نیز مشهود است و تخریب ذخایر کشاورزی ، جنگل وتالاب نیز عمق و وسعت محرومیت را دربسیاری از مناطق روستایی گسترش میدهد. عدم وجود آب آشامیدنی سالم و پاکیزهنیز از اهمیت زیادی برخوردار است و هرساله دو میلیون کودک در اثر استفاده از آب شرب آلوده و ابتلا به بیماریهای میکروبی و غیره جان خود را از دست می دهند.(بانک جهانی، 1992) پیوندهای دوجانبه و توام با همیاری بین فقر وتخریب محیط زیست که تحت عنوان اصل نابودسازی اکوسیستم از سرناچاری توسط فقرا توصیف میشود،تخریب محیط زیست را تسریع می کند.دستیابی به اراضی قابل کشت ،چوب برایسوخت یا مصارف دیگر،مراتع بیشتر برای چرای دام و دیگر منابع طبیعی قابل بهره برداری،برای همه انسانها یکساننیست.دانشمندان زیست محیطی، امروز ابعاد سیاسی حقوق استفاده از ذخایر را مورد تاکید قرار میدهند و برضرورت بررسیپیوندهای میان محیط زیست، اقتصاد و جامعه تاکید میکنند. بنا به اعتقاد گروهی از متخصصین زیست محیطی : تخریبزمین میتواند موجبات تضعیف توسعه اقتصادی را فراهم آورده و باعث ناکامی آن گردد، درحالی که توسعه اقتصادی در سطحپایین نیز به نوبه خود میتواند تحت تأثیرات شدید پدیده تخریب محیط زیست باشد! فقروتخریب محیط زیست که بواسطهفرآیند توسعه ایجاد میگردند، متقابلاً بر یکدیگر تاثیر میگذارند تا جهانی وحشتناک و مملو از مخاطره بوجود آورند،بهگونهای که دراین جهان هم مردم روستایی و هم شهری به دام میافتند.درحال حاضر عبارت توسعه پایدار، به طور گسترده درحوزه سیاست و نیز در حیطه پژوهش در سطح جهان مورد استفاده قرار میگیرد.توسعه پایدار،تعاریف بسیاری دارد اماموثرترین و فراگیرترین تعریف این واژه تعریف کمیسیون برانت لند با عنوان آینده مشترک ما است که عبارت است از :توسعهای که بدون لطمه زدن به قابلیت نسلهای آینده دربرآورده ساختن نیازهای خود، نیازهای امروز را برآورده سازد.اینتعریف توسط کسانی که نگران فقر ورعایت عدالت بین نسل امروز و نسلهای آینده از حیث دستیابی به طبیعت و منابعطبیعی هستند و نیز برای کسانی که مشتاق استفاده از طبیعت و حفظ زیستگاهها و گونههای جانداران و حیات وحشمیباشند مورد پسند قرار گرفته است. و با حمایت IUCN) مدون گردید. این استراتژی توسط wcs توسعه پایدار نخستین بار از طریق استراتژی حفظ جهان) مالی برنامه محیط زیست سازمان ملل و صندوق حیات وحش جهان تهیه گردید. اصل توسعه پایدار از آن به بعد و بواسطهپیگیریهای سازمان ملل پیشرفت محسوسی یافته است.استراتژی جهانی حفاظت از محیط زیست، سه هدف را برای حفظمحیط زیست برمیشمارد. نخستین هدف، ادامه فرآیندهای اساسی زیست محیطی است؛ فرآیندهای یادشده برای تولید غذا،سلامت و دیگر جنبههای بقای انسانی و توسعه پایدار ضروری هستند.نظامهای حمایت از حیات شامل خاک و زمین کشاورزی، جنگلها و زیستگاهها، حیاتوحش و منابع آبهای شیرین وشورمیباشد. تهدیدهای زیست محیطی جاری شامل فرسایش خاک، مقاومت آفات و حشرات دربرابر حشرهکشهایشیمیایی،تخریب جنگلها و بروز سیل و رسوبگذاری ناشی از آن و آلودگی آبها و سواحل است.هدف دوم عبارت است از حفظتنوع زیستی ، یعنی گونههای ژنتیکی چه در تنوع و گوناگونی محصولات گیاهی و دامی اهلی و چه در انواع مختلفگونههای جانوری و گیاهی وحشی. این تنوع ژنتیکی هم درحکم بیمه است )بعنوان مثال بیماریهای گیاهی( وهم در حکمسرمایهگذاری برای آینده) مثلاً پرورش محصولات گیاهی یا دارویی(.هدف سوم، توسعه پایدار گونهها و زیستگاهها است کهبویژه درخصوص گونههای گیاهی و جانوری که برداشت یاصید میشوند،شیلات وآبزیان، ذخایرجنگلی وچوب ومراتع وچراگاهها و بهره برداری منطقی و درعین حال حفاظت اصولی از آنها جهت نسل حاضر ونسلهای آینده خلاصه میشود.باتوجه به اینکه فقر جوامع محلی میتواند منجر به رویکرد آنان به برنامه ریزی غیراصولی و خارج از اصول مدیریتی صحیحاز هریک از منابع فوق گردد، لذا رشد اقتصادی بعنوان تنها راه مقابله با فقرو بالتبع آن تنها راه تحقق اهداف توسعه زیستمحیطی تلقی میگردد و درگرو همین وابستگی متقابل اقتصاد و محیط زیست است که توسعه پایدار معنا می یابد.. ارائه گردیده، این موضوع به این شکل مطرح شده IUCN دربرنامه جهانی مراقبت از زمین، که درسال 1991 توسط است:ما نیازمند توسعهای هستیم که هم مردم مدار یعنی معطوف به بهبود شرایط انسانی و هم مبتنی برحفاظت از محیطیست یعنی حفظ تنوع و قدرت تولید طبیعت باشد.ماناگزیریم که به برخی دیدگاهها در مورد محیط زیست و توسعه پایان دهیم.دیدگاههایی که گویی این دورا در مقابل یکدیگر قرار میدهد.در واقع ما باید بپذیریم که این دو اصل (محیط زیست وتوسعه )، دو بخش ضروری یک فرایند اجتناب ناپذیراست.
Keywords:
فقروتخریب محیط زیست , چرخه شریرفقروتخریب محیط زیست , چالش غارت منابع طبیعی , اختلال نظام های حامی حیات , تقابل فقر وتوسعه پایدار
Authors
حسین شیخ حسنی
استادیار دانشگاه پیام نور
مراجع و منابع این Paper:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این Paper را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود Paper لینک شده اند :