حفظ
حجاب و
عفاف یک دستور اسلامی است که مورد تأکید ادیان پیش از اسلام نیز بوده است و می توان آن را به مثابه تدبیری دانست که
زن برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار می برد. (مطهری، 63:1379) قرآن کریم هنگام سخن در باره
حجاب می فرماید: حجاب، احترام به
زن است که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند. (سوره احزاب، آیه 59) و نیز در خصوص
عفاف رفتار دختران شعیب در مقابل موسی را به عنوان نمونه ای برای تعالی و پاکسازی جامعه برمی شمارد. (سوره قصص، ایه 25) برخی از احکام و اوصاف مربوط به زنان مانند لزوم رعایت
حجاب و
عفاف طی قرون و اعصار هرگز دگرگون نمی شود. (جوادی آملی، 35:1383). با کندوکاو در تاریخ ایران باستان، چنین به دست می آید که زنان ایرانی از دیرباز
حجاب و اخلاق نیکو و پاکدامنیشان زبانزد بوده است و هم راستا با پژوهش های تاریخی، توجه به ادبیات کهن به عنوان آینه تمام نمایی از اجتماع این موضوع را به خوبی منعکس می کند. قصه ها و افسانه های هر منطقه نموداری از اعتقادات و آداب و رسوم مردم آن منطقه است. (ارسن، 133:1390) در این میان
شاهنامه فردوسی بلندترین منظومه حماسی و ملی ما ایرانیان است که به دلیل توجه به فضائل اخلاقی در میان متن های حماسی جهان، جایگاهی رفیع یافته است.
فردوسی آگاهانه با پیوند دادن داستان زندگی و مرگ چهلوانان، پیشینه ی پرافتخار فرهنگی ایران را به تصویر کشیده است. پژوهش حاضر برآن است که جایگاه «حجاب و عفاف» را در دفتر شعر استاد بی بدیل حماسه سرا که مهمترین سند ارزشمند زبان فارسی و فرهنگ و تمدن کهن ایران زمین است، تبیین نماید.