کاربرد آمایش سرزمین به منظور سنجش استعداد و توان اکولوژیکی حوضه آبخیز، مطالعه موردی: حوضه آبخیز سد ایزدخواست فارس abstract
تخریب زیست بوم های طبیعی در عرصه آبخیزها از دیرباز تهدیدی جدی برای حیات موجودات زنده و آبخیز نشینان بوده است. متاسفانه در وضعیت فعلی به دلایلی از جمله رشد بی رویه جمعیت و افزایش تعداد بهره بردار، محدودیت منابع طبیعی، بالا رفتن فرهنگ مصرفی و عدم برنامه ریزی های صحیح مدیریتی و آموزشی موجب نابودی حوضه های آبخیز شده است. نتایج این تحقیق بر اساس مطالعات پایه (فیزیوگرافی، هواشناسی، هیدرولوژی، خاکشناسی و ارزیابی خاکها، فرسایش و رسوب و اقتصادی و اجتماعی) حوضه ابخیز پارسل 9a سد ایزدخواست به مساحت 8400 هکتار که در شمال استان فارس قرار دارد می باشد. در این مطالعات که حدود یکسال به طول انجامید راهکارهای مختلف بیولوژیکی، بیومکانیکی، صازه ای، آموزشی و ترویج فرهنگ مشارکت ارائه شده است.سپس با توجه به اهداف مختلفی از جمله افزایش توان تولید علوفه و تنوع پوشش گیاهی، کاهش آورد رسوبات در چشت مخزن سد ایزدخواست، افزایش نفوذ ابهای سطحی به سفره های زیرزمینی و در نهایت بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی آبخیزنشین ها و استفاده از قابلیت های سیستم مختصات جغرافیایی (GIS) راهکارهای ارائه شده مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج مطالعات نشان می دهد که راهکارهای
بیومکانیک (furrowing، گوراب، pitting و ...) بیشتر باعث نفوذ آب به سفره های زیرزمینی و راهکارهای سازه ای (چکدم های رسوبگیر، توری سنگی و سدهای سنگی ملاتی) بیشتر باعث کنترل سیلاب و کاهش رسوبات خواهد گردید. اما تجزیه و تحلیل های نتایج با تکیه بر برنامه ریزی بلند مدت و با توجه به خصوصیات حوضه مورد مطالعه نشان می دهد که راهکارهای بیولوژیکی (کپه کاری، بذرپاشی، علوفه کاری، نهال کاری) با توجه به رعایت اصول آموزشی و ترویج و برنامه ریزی مدیریتی صحیح، بهترین گزینه جهت حوضه فوق می باشد.