شایسته سالاری و دیوان سالاری از آنجا که منابع انسانی بیشترین نقش را در توسعه یک کشور دارند، اگربدرستی در جایگاه متناسب و شایسته خود قرار گیرند و همگام با دیگر اجزای سازمان اداری به صورت هماهنگ به منظور تحقق اهداف
نظام اداری هدایت شوند، بدون شک گام مهمی در راستای ایجاد یک
نظام اداری پاسخگو، شفاف، قانونمند و مبتنی بر
شایسته سالاری برداشته می شود. بوروکراسی به عنوان تشکیلات اداری یک حکومت، علیرغم معانی ضمنی منفی که در ذهنیت عامه ی مردم دارد، نقش انکار ناپذیری در پروسهی توسعه و پیشرفت در کشورها داراست. در کشورهای پیشرفته،
نظام اداری به عنوان نماد نظم و ثبات و قانون و نیز آنطوری که ماکس وبر گفته است به عنوان مظهر عقلانیت مدرن تأثیر فراوانی بر پیشبرد امور کشور و رسیدن به مقاصد حکومت ها دارد. در کشورهای جهان سوم، شرایط به گونه ای دیگر است؛ بوروکراسی در این کشورها تصویری است از عدم
شایسته سالاری و ناکارآمدی. سیستم اداری به جای آن که مسیر توسعه را در این کشورها هموار سازد، خود به عنوان مانعی بر سر راه توسعه تبدیل شده است.بورروکراسی در کشورهای در حال توسعه، هم می تواند نقش تسهیل کننده و مثبت در فرآیند توسعه داشته باشد و هم نفشی منفی و بازدارنده را در این زمینه بازی کند. بدین جهت است که به باور پاره ای از محققان علوم سیاسی، در این کشورها توسعهی اداری باید مقدم بر توسعهی سیاسی و اقتصادی باشد؛ هنگامی که صحبت از رشد و توسعه می کنیم در درجه ی نخست باید از این امر مطمئن باشیم که آیا
نظام اداری از توسعه و رشد لازم برخوردار است یاخیر؟ نگارندگان معتقدند در
ایران امروزین نیز
نظام اداری با نقطه ایده آل و مطلوب جهت تحقق اصل
شایسته سالاری فاصله زیادی دارد و در این مقله ضمن بیان موارد و علل ناکارآمدی به ارائه راه حل هایی در این خصوص می پرادزیم.